سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصردانایی

نظر

قدرتی به نام شورای شهر و سئوال های بی جواب 

 

آنچه در ذیل می آید یک نظریه صرفاً کارشناسی براساس واقعیات موجود می باشد و بیان آن به منزله نادیده گرفتن دستور دین و قانون اساسی و خدمات دلسوزانه و متعهدانه برخی از اعضاء شورای شهر در اقصی نقاط میهن عزیزمان نمی باشد.

 

با مقدمه فوق بنظرمی رسد قانونگذار وجود شورای اسلامی شهر و روستا را برای ایجاد زمینه های رفاه و آسایش، کاهش و کاستن از بوروکراسی اداری، تسهیل امور مردم بویژه شهرداری ها برای خدمات دهی بیشتر و بهتر پایه گذاری کرده است اما واقعاً اینک که در دوره چهارم شورا هستیم چقدر این قانونگذار محلی موفق بوده است؟

-آیا شکل گیری شوراها در کشور ضرورت داشت؟

-آیا نمی بایست قبل از راه اندازی؛ سازوکار و فرهنگ آن در جامعه نهادینه می گردید؟

-آیا با گذشت سه دوره از عمر آن نبایستی تجدید نظری اساسی صورت پذیرد؟

- آیا نبایستی نظر مردم و دستگاههای مرتبط با شوراها را جویا شد؟

این سئوالات و سئوالات زیاد دیگری ذهن مردم و دستگاههای اجرایی را به خود مشغول کرده است، چیزی که بیان آن برای خیلی ها همراه با استرس است اما واقعیت را نمی توان کتمان کرد.

مردم وقتی می بینند که هنگام انتخابات شوراهای شهر، عده ای وارد عرصه شده هزینه های آنچنانی می کنند، وقتی می بینند برای رسیدن به عضویت در شوراها علیه یکدیگر هرگونه اقدامی می نمایند، وقتی می بینند در آن مقطع، بازار غیبت و تهمت و افترا در خیلی جاها رواج پیدا میکند. این سئوال ها در ذهنشان نقش می بندد که خدای من چقدر انسان عاشق و شیفته خدمت؟ و بلافاصله سئوال دیگر اینکه این هزینه ها از کجا می آید؟ چه کسی آنرا تأمین می کند؟ راستی اگر این همه شوق و ذوق برای خدمت است و قرار است شوراها تسهیل کننده امور باشند. پس چرا این همه مشکل وجود دارد الان که در دوره چهارم شوراها هستیم.

مردم سئوال می کنند حقوق و مزایای اعضاء شوراها چقدراست؟ مردم سئوال می کنند هزینه های شوراها و هزینه هر عضو در ماه چقدر است؟چه کسی این هزینه ها را تقبل میکند؟ معیار هزینه کردها چیست؟ اختیار اعضاء چقدر است؟ قانون اجازه ورود آنان به حوزه اجرایی را داده است؟ شوراها نظارتی هستند یا اجرایی؟ آیا از قدرت خود سوء استفاده می کنند یا خیر؟ آیا در جذب نیرو برای دستگاههای تحت امر رعایت عدالت را میکنند یا خیر؟ آیا قانون در مورد شغل دوم و سوم و... ایشان تعریفی دارد؟ آیا بذل و بخشش آنان از جیب خودشان است؟

آیا آنان متخصص در زمینه هایی که نظر می دهند هستند؟ آیا در صورت عدم تمکین مدیران مرتبط دستگاههای اجرایی از خواسته های آنان؛ می توان امیدوار به ادامه خدمت مدیران بود یا حذف می شوند؟ چند درصد از بستگان و نزدیکان آنان مدیر می شوند؟ اعضاء شورای شهر در آداب معاشرت و فرهنگ چقدر الگوء و پیش قدم هستند؟ حضور اعضاء شورای شهر در کمیسیون های مختلف ماده صد، هیات مدیره ها و کمیسیون های معاملات چگونه است؟ بر حسب جایگاه قانونی نظارتی است یا بر حسب تقسیم کار بین خودشان؟

اگر قانون است چرا بسیاری صورتجلسات را امضاء نمی کنند؟ آیا دستمزدی هم دریافت می کنند، دستمزدشان چقدر است ؟

آیا به سوگندی که می خورند پایبند هستند؟ جریان ماده 17 چیست؟ کجای قانون برای آنان سهم ماده 17 دیده است و این پول چگونه خرج می شود؟ هزینه هر عضو شورای شهر از حقوق و مزایا و ماشین، تلفن و دفتر، سفر داخل و خارج، حق عضویت در کمیسیون ها و هیأت مدیره ها و ... در ماه چقدر است؟ آیا امور مردم و شهر با بودن شوراها تسهیل و روان شده یا خیر؟

چنین بنظر می رسد دغدغه و ناامیدی مردم دور از واقعیت نیست، متأسفانه شوراها از هدف اصلی و قانونی خود فاصله گرفته اند، هرچند در بین اعضاء وجود دارند عزیزانی که تلاش دارند حول محور قانون حرکت کنند، صادق و بی ریا و بدور از تکلف کار کنند، اما زور قالب آنانی که تعبیر دیگری از شورا دارند باعث ایجاد دوگانگی و در نهایت توقف قطار خدمت می گردد.

تجارب سه دوره قبل و سال اول دوره چهارم حاکی از آن است که شوراهای اسلامی شهر به جای مثبت بودن به ضعف تبدیل شده اند از جمله دلایل آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:

سرگردانی مردم بین شورا و شهرداری، اینکه شورا فقط شورای شهرداری است. اینکه هزینه های اعضاء بسیار بالاست بخشی مستقیم و بخشی غیرمستقیم است. بشدت در امور اجرایی، جزیی و مدیریتی شهرداری دخالت می کنند، عضویت در برخی مکانها جایگاه قانونی صحیحی ندارد و در صورت عدم تامین خواسته آنان کارهای اجرایی به انحاء مختلف مختل می شود، موجبات درگیری در مجموعه مدیریت شهری را فراهم می نمایند و ده ها آفت دیگر که جز ضربه و ضرر برای بودجه شهرداری که با هزار مشقت و خون دل به وجود می آید چیز دیگری نیست. چه باید کرد؟

بنظر اینجانب اصلاح رویه شوراها، شدنی نیست چون از ابتدا پایه گذاری آن کج می باشد. شوراهای اسلامی مدنظر قانونگذار این نیست که اکنون می بینیم، انحلال شوراها مهم ترین گام در مردم سالاری و خدمت رسانی می باشد، مردم تکلیف خود را با شهرداری می دانند و شهرداری هم می داند چه باید بکند چه مدیرانی را با توجه به تجربه، تخصص و تعهد به خدمت بگیرد. بازار پارتی، بی عدالتی و اسراف تا حد زیادی حذف می شود و کارها تسهیل می گردد.

یقیناً این نوشته که تنها شمه ای از ناکارآمدی شوراهای شهر میباشد، موجبات بر افروخته شدن و ناراحتی برخی اعضاء شوراهای شهر می گردد . لکن باید واقعیت را بپذیرند و بدانند که مردم در مورد این نهاد قانون گذاری محلی چه می گویند و چگونه می اندیشند، اگر اعتقاد دارند که برای مردم آمده اند، شاید این اقدام جرقه ای باشد برای سازوکار جدید شوراها و خروج از این بن بست بی اعتمادی. البته هستند تعداد قابل توجهی از اعضاء صادق، دلسوز، خدوم و شریف در شوراهای اسلامی شهرها که آنها نیز از شرایط حاکم بر شوراها و وضع موجود ناراضی بوده و علت حضورشان در شورا برای اصلاح رویه، توجه به بُعد نظارتی به جای دخالت در اجرا و مواردی از این دست میباشد اما بنا به دلایلی این مهم برایشان میسر نگردیده و خود نیز نگران و ناراحت و حتی پشیمان هستند.

مصطفی رضا حسینی قطب آبادی

نماینده دوره هشتم مجلس شورای اسلامی