سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصردانایی

ویژگی‌های یک شهر خوب

 

فرهنگ هم تأثیرگذار بر یک شهر است و هم متأثر از سایر عوامل محیطی و غیرفیزیکی یک شهر. در این راستا، معماری یک شهر نیز می‌تواند متأثر از عوامل مختلف به ویژه فرهنگ باشد و آنچه از سیمای یک شهر نمایان می‌شود، ماحصل چنین تأثیر و تأثراتی است. مهندس شاهرخ حسامی در کتاب «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر کیفیت معماری شهری و سیمای شهر» به بررسی چنین اثراتی پرداخته است...

فرهنگ، مفهومی آمیخته در جان معماری

اگرچه کیفیت معماری یک شهر در نگاه نخست به ویژگی‌های ساخت‌وساز از دریچه هنر معماری مربوط می‌شود، اما پوشیده نیست که هنر معماری برخی دیگر از هنرها مانند فلسفه را در لایه‌های پنهان خود داراست و «فرهنگ» به شیوه‌ای انکارناشدنی در این حیطه فعال است.

نویسنده کتاب «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر کیفیت معماری شهری و سیمای شهر» نیز بر این موضوع تأکید دارد و بنابراین معتقد است که شهر پدیده‌ای پویا و در حال تحول است. از این رو، سیمای کلی شهر نیز دارای همین ویژگی است و همواره در حال تغییر خواهد بود. این تغییرها تحت تأثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی گاهی سریع و گاهی کند هستند

«فرانسیس تیبالدز» معمار نامدار انگلیسی نیز بر این نکته تأکید دارد و بیان می‌کند: «شهرها و محیط‌های شهری ذاتاً و پیوسته در حال تغییر و تحول هستند. این‌ها محیط‌هایی پویا و نه ایستا هستند و بر همین اساس، این موضوع باید در روندهای طراحی، ساخت و مدیریت در نظر گرفته شود

شما هنگام مطالعه این کتاب درمی‌یابید شکلی که شهر در حال حاضر از آن برخوردار است، به هیچ رو نه شکل گذشته و نه شکل آینده آن است، اما متأثر از گذشته و تأثیرگذار بر آینده است و به یقین زمان، بسیاری از ویژگی‌های آن را تغییر خواهد داد. تغییر غیرقابل اجتناب است، ولی واقعیت این است در مکان‌هایی که همه ساختمان‌های قدیم از بین بروند، مردم احساس ناامنی می‌کنند و رشته اتصال آن‌ها برای همیشه از هم گسسته می‌شود. بنابراین، باید برخی از ساختمان‌هایی را که دارای ارزش‌های تاریخی یا معماری و متعلق به همه دوره‌ها هستند، همواره حفظ کنیم

 

ویژگی‌های یک شهر خوب

تداوم کیفیت‌های کالبدی که به هماهنگی سیمای شهری می‌انجامد، در ایجاد احساس تداوم تاریخی و فرهنگی اثر بسیار دارد. این موضوع نیز متأثر از شرایط و ارزش‌های اجتماعی است که ضمن مداخله و ساخت‌وساز توسط معماران و سازندگان مورد توجه قرار می‌گیرد. شهر «خوب» توانایی انطباق با نیازهای در حال تغییر و شرایط اجتماعی-اقتصادی در حال دگرگونی را دارد. این وظیفه طراحی شهری است که اطمینان حاصل کند تغییرات عینی کالبدی شهر با روند تغییر انتظارات اجتماعی-فرهنگی شهروندان از سیمای شهر هماهنگی داشته باشد و بافت کلی شهر بتواند به‌طور مداوم و بدون اینکه مزاحمتی را برای کیفیت عرصه عمومی شهر ایجاد کند، با شرایط جدید تطبیق دهد.

طراحی شهری باید فرایند مستمری در انطباق کالبد شهر با نیازها و خواست‌های در حال تغییر شهروندان در چارچوب تغییر اجتماعی-اقتصادی را فراهم کند. به این ترتیب، مطالعه وضعیت شهر در یک مقطع خاص زمانی نشان می‌دهد که کدام ویژگی‌های محلی و اصول طراحی را باید در آن به‌کار بست. همچنین بررسی الگوهای کالبدی نشان می‌دهد که کدام ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی، بر جامعه و بر کیفیت کالبدی شهر تأثیرگذار است. فرهنگ به عنوان مهم‌ترین عامل مؤثر بر کیفیت کالبدی و انسجام سیمای بصری، دارای اهمیت است و در این کتاب به بررسی و مرور نمونه‌هایی از اثر فرهنگ بر هماهنگی و انسجام سیمای بصری پرداخته می‌شود

 

نظریاتی درباره انسجام و هماهنگی معماری شهری و سیمای شهر

یکی از ویژگی‌های این کتاب این است که هرگز از تأثیر مقوله فرهنگ بر ساختار فیزیکی و همچنین ماهیت معنوی یک شهر غفلت نمی‌کند. مهندس حسامی درباره موضوع انسجام و هماهنگی معماری شهری و سیمای شهر به بررسی نظرات نظریه‌پردازان بزرگ دنیا می‌پردازد

به عنوان مثال، در این کتاب نوشته شده: «یکی از نخستین نظریه‌پردازانی که به اهمیت ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی در شکل‌گیری سیمای شهری اشاره کرد، تریستان ادواردز بود. وی که نگران تحولات فکری دوران مدرنیسم و معماری مدرن بود، در آغاز عصر مدرن بر ضرورت رعایت فرهنگ در حوزه کالبدی اشاره کرده و این موضوع را در کتاب خود به نام «آداب خوب و بد در معماری» که سال1924 نگاشت، نشان داد. تریستان ادواردز مسأله تأثیر طراحی معماری مدرن بر سیمای شهری را عنوان کرد. نگرانی و دغدغه اصلی وی معطوف به ساختمان‌هایی بود که نسبت به یکدیگر و خیابان‌ها بی‌توجه هستند. وی چنین رفتاری را آداب و رفتار بد در معماری نامید. ادوارد ز بر این باور است که ساختمان‌ها نیز مانند افراد یک جامعه در صورت داشتن فرهنگ و رعایت هنجارهای اجتماعی و به عبارتی ادب اجتماعی، به یکدیگر احترام می‌گذارند و همچنین در صورت فقدان ادب اجتماعی، نسبت به یکدیگر بی‌توجه می‌شوند یا به رقابت منفی و نفی یکدیگر خواهند پرداخت

ضرورت دارد در ادامه چنین مبحث مهمی به اصول معماری و شهرسازی از نظر اسلام از نگاه «بسیم سلیم حکیم»، نویسنده مسلمان هم اشاره شود. به عقیده وی، جلوگیری از زیان و ضرر، برقراری ارتباط و وابستگی متقابل، خودتنظیمی رفتار اجتماعی، حفظ حریم دیگران، حقوق مربوط به بهره‌برداری اولیه، حقوق مربوط به ارتفاع ساختمان در قلمروی ملکی، احترام به مالکیت دیگران، رعایت حداقل عرض معابر، عدم انسداد معابر و عدم مجاورت به منابع آلوده از جمله توجه به نکات اسلامی در اصول معماری و شهرسازی است که با کمی دقت می‌توان به حضور مقوله فرهنگ در اغلب این پیامدها پی‌برد.


نمای نزدیک       


شرایط اجتماعی منسجم را از دست ندهیم 

فرهنگ‌ها ایستا نیستند و در طول زمان تحول پیدا می‌کنند. این تحولات در عصر جهانی شدن اقتصاد و اطلاعات تسریع شده است. هنگامی که تحولات فرهنگی و اجتماعی در زمانی کوتاه شدید و خارج از کنترل باشد، کالبد شهر که دارای تغییرات کند است، قادر نیست در همان بازه زمانی با این تحولات منطبق شود و نابسامانی‌های شهری در همین شرایط است که به ظهور می‌رسد. در واقع  درچنین شرایطی فاصله میان عینیت (کالبد فیزیکی) و ذهنیت (نهفته‌های اجتماعی و انتظارات جامعه) بیشتر و بیشتر و بین خواست و ذهنیت جامعه از محیط مطلوب و عینیت کالبدی فاصله زیادی ایجاد می‌شود و محیط کالبدی، دیگر پاسخگوی انتظارات ذهنی گوناگون افراد نخواهند بود.

در شرایط اجتماعی منسجم که دارای سنت و عرف تثبیت شده به‌وسیله نظارت اجتماعی است، نیاز به اعمال ضوابط و قوانین متعدد و کنترل‌های ریزپردازانه به حداقل می‌رسد و تغییرات اجتماعی نیز تغییرات کالبدی را به دنبال خود خواهد آورد، اما در جوامعی که این هماهنگی و همزمانی وجود ندارد، کالبد شهر پاسخگوی نیازهای اجتماعی نخواهد بود و در نتیجه نیاز به اصول و معیارهایی که بتواند محیط منسجمی را به وجود آورد، بسیار بیشتر احساس می‌شود. در چنین وضعیتی باید از سایر سیاست‌های ممکن استفاده کرد تا فرایند ایجاد این هماهنگی را تسریع بخشند. در چنین وضعیتی دیگر فرهنگ و سنت و عرف پاسخگو نبوده و طراحی شهری ناگزیر است از راهکارهای دیگری برای سامان دادن به محیط کالبدی شهر بهره جوید. مهم‌ترین مساله در این وضعیت، ترکیب ساختمان‌ها با یکدیگر است. شاید هر یک از ساختمان‌ها را بتوان به تنهایی و در شرایطی که با دیگر ساختمان‌ها همگونی نسبی داشته باشد پذیرفت، ولی هنگامی که این ساختمان‌ها در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، ترکیب غیرقابل تحملی را به‌وجود می‌آورند. در چنین شرایطی بایستی این نکته را به خوبی دریافت که فقدان حضور طراح شهری در ساماندهی سیمای شهر و کنترل طرح‌های معماری حتی در صورت زیبایی آثار معماری می‌تواند به ترکیب آشفته و نامطلوب منتهی شود.

نویسنده: سعید سعیدی