سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصردانایی

آموزش‌و‌پرورش؛ سردرگم میان چندین ماجرا

به گزارش پایگاه خبری آوای فرهنگی، سال تحصیلی 1399-1398 شبیه هیچ سالی نیست. به جرات می‌توان گفت سال تحصیلی جاری بخاطر انواع و اقسام تعطیلی‌ها، یکی از کوتاه‌ترین دوره‌های آموزشی است. شیوع کرونا از اسفندماه کلیه مدارس کشور را بطور کامل به تعطیلی کشاند و جریان رسمی آموزش را از مسیر همیشگی خود خارج کرد. شوربختانه از بدو شیوع کرونا، بدلیل نبود زیر ساخت مناسب جهت ارائه آموزش بر بستر فضای مجازی، حال ناخوش آموزش‌و‌پرورش بدتر از قبل گردید.

 

اگرچه آموزش‌و‌پرورش در سال‌های اخیر تلاش‌های بسیاری برای تغییر ساختار آموزشی خود از روش‌های سنتی (معلم محور) به سمت روش‌های نوین (مدارس هوشمند) انجام داده است اما نبود زیر ساخت و تجهیزات مناسب باعث شده است تا آموزش‌و‌پرورش عملا از قافله آموزش نوین باز بماند.

براساس برنامه ششم توسعه، دولت موظف به فراهم کردن امکان دسترسی به کتب درسی، کمک آموزشی، رفع اشکال، آزمون و مشاوره تحصیلی، بازی‌های رایانه‌ای آموزشی، استعداد سنجی و آموزش مهارت‌های حرفه‌ای برای دانش‌آموزان می باشد که شوربختانه با گذشت سه سال از عمر دولت دوازدهم تاکنون اتفاق قابل توجهی در این رابطه رخ نداده است.

«هوشمند‌سازی مدارس» در ایران از سال 1390 و به دنبال اجرای نظام جدید آموزشی (336) به طور جدی در دستور کار وزارت آموزش‌و‌پرورش قرار گرفت اما تا سال 1396 و تصویت «دولت الکترونیک» عملا اتفاق قابل ملاحظه‌ای در استفاده از فن‌آوری‌های نوین آموزشی و کمک آموزشی در این وزارتخانه رخ نداد.

با ورود ویروس کرونا به کشور و تعطیلی طولانی مدت مدراس، آموزش تلویزیونی دروس آغاز شد. آموزش تلویزیونی بخاطر روش‌های متفاوت آموزش، تعداد متعدد دروس و ساعات ناکافی پای آموزش مجازی را هم به خانه‌ها بازکرد و معلمان بسیاری بصورت خودجوش به آموزش مجازی روی آوردند. در این میان وزارت آموزش‌و‌پرورش سعی کرد آموزش‌های پراکنده مجازی معلمان را در قالب یک شبکه ملی اجرایی کند تا امکان نظارت و ارائه آموزش بهتر فراهم شود. این شد که اواخر اسفند 98، «شبکه شاد» از سوی آموزش‌و‌پرورش افتتاح شد. این شبکه که بر روی زیر ساخت‌های شبکه‌های اجتماعی بومی کشور قابل نصب است قابلیت استفاده فقط توسط دانش‌آموزان، معلمان و مسؤولان آموزش و پرورش را دارد.

مسؤولان دستگاه تعلیم و تربیت ضعف مدیریت و بی‌برنامه‌گی خود را در پشت غافلگیری شیوع ویروس نوظهور و ناشناخته کرونا مخفی کردند. آنان نخواستند بپذیرند که برای اداره منطقی و عاقلانه امور باید از راه‌های کارشناسی شده به برنامه‌ریزی بپردازند. شاید هم ارزیابی‌شان این بود که این بیماری چند وقتی طول می‌کشد و سرانجام به روال عادی سابق بر می‌گردد. نتیجه این شد، که به «آزمون و خطا» روی آوردند.

در گام نخست آموزش‌و‌پرورش تلاش کرد از ظرفیت پیام رسان‌های فعال داخلی استفاده نماید و از آنان خواست تا بستر ارتباطی رایگان و فراگیری برای دانش‌آموزان و معلمان طراحی نمایند و از مدارس خواست تا در این پیام رسان‌ها اقدام به ایجاد حساب کاربری نمایند و درست در زمانی که بیش از 80 هزار مدرسه حساب کاربری خود را در این پیام رسان‌ها فعال نموده بودند، آموزش‌و‌پرورش خبر «همکاری انحصاری» خود با روبیکا در قالب یک کلاینت اختصاصی به نام «شاد» را اعلام نمود.

وزارت آموزش‌و‌پرورش هدف از راه ‌اندازی «شبکه شاد» را دسترسی دانش‌آموزان به محیطی امن اعلام کرد که معلمان می‌توانند محتوای درسی را از طریق این شبکه با دانش آموزان به اشتراک بگذارد و طرح سؤال و آزمون کنند. اما متاسفانه در همان روزهایی که قرار شد از «شبکه شاد» استفاده شود، خبر رسید که سامانه به دلایل فنی و امنیتی قابلیت استفاده ندارد!!!

این روزها و در نبود زیر ساخت مناسب برای آموزش‌های مجازی، تمرکز مسؤولان آموزش‌و‌پرورش روی «شبکه شاد» می‌باشد. متولیان امر تمام تلاششان این است تا با توسل پیام رسان‌های داخلی شاید بتوانند با صرف هزینه‌های هنگفت آب رفته آموزش‌های مجازی و آنلاین را به جوی باز گردانند! البته ناگفته نماند که این طرح با همه هزینه‌های انجام شده، بخاطر مشکلات ساختاری موجود هنوز عملیاتی نشده است.

در این روز‌های کرونایی نبود زیرساخت مناسب آموزش‌های غیرحضوری از یک سو و عدم برنامه‌ریزی مناسب وزارت آموزش‌و‌پرورش از سوی دیگر باعث سردرگمی دانش‌آموزان و معلمان شده است. شوربختانه وزارت آموزش‌و‌پرورش از یک طرف بر ضرورت آموزش اینترنتی دانش‌آموزان و استفاده از شبکه‌های مجازی تاکید می‌کند (بدون اینکه چهارچوبی برای آن تعریف کند) و از طرف دیگر استفاده از بعضی شبکه‌های پر طرفدار مجازی را به بهانه‌های مختلف غیرمجاز اعلام می‌کند.

بحران کرونا ویروس در ایران نشان داد که علی‌رغم تمامی کارهای صورت گرفته در زمینه آموزش‌های نوین، آموزش‌و‌پرورش در استفاده از فناوری‌های نوین (هوشمند‌سازی مدارس) به معنی واقعی و نه شعاری، حتی در مقایسه با کشور‌های منطقه چقدر فاصله دارد.

اکنون پس از صرف هزینه و زمان زیاد برای روش‌های یاددهی نوین الکترونیکی، معاون تربیت بدنی و سلامت وزیر آموزش‌و‌پرورش صبح روز جمعه 22 فروردین از آمادگی این وزارتخانه برای اعلام اتمام سال تحصیلی و بازگشایی مدارس از 15 شهریور خبر داد. به گفته مهرزاد حمیدی ، فعلاً 85 درصد محتوای دروس آموزش داده شده است و حتی اگر روند تعطیلی ادامه پیدا کند، وزارت آموزش‌و‌پرورش این آمادگی را دارد که سال تحصیلی را به اتمام رسانده و امتحانات را برگزار کند و در نیمه اول شهریور، 15شهریور دوباره مدارس را بازگشایی و 10 درصد دیگر را جبران کند.

حال سوالات بسیاری مطرح می شود؛ اگر قرار است آموزش دانش‌آموزان از طریق برنامه های تلویزیونی و مجازی ادامه داشته باشد پس اضافه کردن چند هفته به تقویم آموزشی و تکرار همان مطالب توسط معلمان دانش آموزان جه مفهومی دارد؟ و اگر بنا بر این است که مدارس بعد از بازگشایی مدت بیشتری به فعالیت آموزشی خود ادامه دهند، اجبار به استفاده از شبکه های مجازی داخلی در نبود فراهم بودن زیر ساخت‌ها و هزاران مشکل فنی و امنیتی چه معنایی دارد؟ و حالا به یکباره اعلام اتمام سال تحصیلی و بازگشایی مدارس از 15 شهریور چه مفهومی دارد؟

ظاهرا وزیر آموزش‌و‌پرورش بیشتر از نظرات کارشناسان و صاحب نظران این حوزه، از دیدگاه حلقه بسته مدیران ستادی خود سود می‌برد. بدون تردید روش‌های مدیریتی «آزمون و خطا» عواقب سویی در بر خواهد داشت. از یک سو اعتبار عمومی وزیر و مدیران ستادی را کاهش می‌دهد و از سوی دیگر یک سردرگمی در جامعه پدید می‌آورد و سبب می‌شود تا مردم به برنامه‌های مسؤولان مربوطه توجه نکنند و این بی‌توجهی در بلند مدت پایه‌های سیستم آموزشی را لرزانتر از قبل خواهد نمود.

و سخنی با سیاست‌مدارانی که این روزها بدنبال بازگشایی مدارس هستند:

مسلما در شزایط کنونی بازگشایی مدارس به نظر منطقی نمی‌رسد و عاقلانه هم نیست بخاطر بازگشایی نابهنگام مدارس کشور را با چالش مواجه کرد. چراکه از یک سو فرستادن بچه‌ها به مدرسه می‌تواند به ایجاد موج جدیدی از شیوع این بیماری منجر شود و از سوی دیگر بسیار بعید است که خانواده‌ها به راحتی حاضر به فرستادن فرزندان خود به محیط‌های آموزشی که به گفته کارشناسان بهداشتی یکی از مهم‌ترین محل‌های آلوده به ویروس کرونا هست، شوند.

به نظر می‌رسد بهترین کار در این شرایط کرونایی، حذف بخش‌های باقی مانده محتوای درسی باشد و می‌توان برای جبران بخش‌های باقی مانده کتاب های درسی (20 درصد) در آغاز سال تحصیلی آینده برنامه ریزی نمود.

 

حسین طاهری‌فرد / فعال فرهنگی و رسانه‌ای