نقش شورایاریها در سیاست محلهمحورِ مدیریت شهری
مدیریت شهری سازمانی است گسترده، متشکل از عناصر و اجزاء رسمی و غیررسمی مؤثر و ذیربط در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی حیات شهری که هدفش اداره، هدایت و توسعهی پایدار شهر است. در نظام مدیریت و برنامهریزی شهری، شهرداری مسئول مستقیم نظارت، کنترل و هدایت توسعهای فضای شهر است و نقش مهمی در انتظام و ساماندهی فضای شهر برعهده دارد و در واقع در رأس هرم اجرایی قرار گرفته است .
از شهر به محله
شهرداریهای کلانشهرها، به عنوان مثال شهرداری تهران برای انجام مسئولیت فوقالذکر فاقد تشکیلات،اختیارات، توان فنی و ابزار کافی برای ایفای نقش برنامهریزی، کنترل و هدایت توسعه فضایی است و چندی است که برای انجام اینکار دست به سوی محلات دراز کردهاست. گسترش سازمان شهرداری در مقیاس محلهای به عنوان الگویی پیش کشیده شد که بتواند مدیریت و برنامه ریزی مشارکتی را از طریق مدیریت غیر متمرکز، مردمی و تعاملی به نمایش بگذارد. باور بر این بود که نظام مشارکتی مشتمل خواهد بود بر واگذاری تمامی امور محلهها به شهروندان و نظاممندسازی تشکلهای محلی به محور شورای محله.
علاوه بر احساس نیاز شهرداری به حضور در محلات، این باور نیز وجود دارد که فقط آن دست از فعالیتهای شهری مستمر و پایدار میمانند که از طریق افراد و گروههای اجتماعی احساس، درک و پذیرفته شوند و مردم، خود در اجرای آن تلاش کرده باشند.
علاوه بر احساس نیاز شهرداری به حضور در محلات، این باور نیز وجود دارد
که فقط آن دست از فعالیتهای شهری مستمر و پایدار میمانند که از طریق افراد و گروههای اجتماعی احساس، درک و پذیرفته شوند و مردم، خود در اجرای آن تلاش کرده باشند. به این اعتبار، دسترسی به خواستههای شهروندان در سطوح خُرد شهری، یعنی همان محلات و نواحی یکی از دغدغهها و ضرورتهای مدیریت کلانشهر تهران بر برنامهریزی برای مشارکت دادن و حضور آگاهانه و پایدار شهروندان در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، رفاهی قرار گرفت.
با اینهمه، محلهها در ساختار مدیریت شهر تهران نظام مشخص مدیریت و برنامهریزی ندارند و نقش شهرداریهای نواحی نیز در محلهها تنها به نظارت و ارایه خدمات شهری محدود شدهاست. از این رو الگوی مدیریتی جایگزینی را باید برای محلهها تدوین کرد تا امیدوار باشیم که این نقایص برطرف شوند. از این منظر است که تشکیل شورایاریها توسط شورای شهر تهران از اهمیت ویژهای برخوردار گشت. شورایاری نوعی نهادسازی غیرمتمرکز و محلی است که فرآیند مشارکت، مداخله و کنترل مردمی را تسهیل کرده و تعمیق میبخشد و زمینه را برای مشارکت مردمی فراهم میآورد. در عمل، توسعه و عمران و مدیریت شهری، بدون وجود سازمانهای محلی مناسب نظیر انجمنهای شورایاری، در انجام امور خود ناتوان خواهد بود. شورایاری، میتواند تجلی حضور مردم در صحنه و تکیه بر بهرهگیری از توانایی نیروهای مردمی در مدیریت شهری به شمار آید. انجمن شورایاری به لحاظ سازمانی آخرین حلقه ارتباطی مردم در محلات با شورای شهر و شهرداری است.
از محله به شهر
وظایف مهم شورایاریها در چهار بخش نظارتی، مشورتی، آموزشی، برنامهریزی و تصمیمگیری در سطح محلات شهری خلاصه میشود. هدف شورایاریها بهرهگیری از اندیشه، تخصص و تجربه شهروندان در امور شهری، جلب مشارکت ساکنان محله، برقراری ارتباط مؤثر بین ساکنان محلهها با شورای شهر، شهرداری تهران و سایر دستگاههای اجرایی، گسترش نظارت شهروندان در امور مختلف، واگذاری امور محله به خود مردم و نهادینه کردن فرهنگ مشارکت و گسترش آموزش شهروندی است. تشکیل شورایاری از نگاه شورای شهر فقط ایجاد انجمنها و تشکیلات اداری و اجرایی در سطح محله نبوده بلکه فراتر از آن، بسترسازی و ساماندهی مشارکتهای مردمی و برقراری ارتباط قانونمند و منطقی بین شورای شهر، شهرداری و سایر ارگانها و نهادها با شهروندان است. براساس طرح شورایاری، انجمنهایی بوسیله مردم هر محله تشکیل میشود. وظیفه نخست این انجمنها شناسایی مشکلات، کمبودها و نیازهای خدماتی و شهری هر محله و انتقال آنها به دستگاههای ذیربط و پیگیری تا رسیدن به راه حل آنهاست؛ یعنی در واقع اصلی ترین مأموریت این انجمنها بسترسازی برای جلب و گسترش مشارکتهای مردمی در اداره، بهبود و ارتقای وضعیت کمی و کیفی محله است.
آنچه نهاد شورایاری را به بازوی مردمی برای احیای حقّ ساکنان شهر به آن تبدیل خواهد کرد، تعریف دقیق مسئولیتهای نهادهای بالادست است نسبت به تصمیمات این شورایاریها و همچنین روشن شدن امکانات مالی این نهادهای محلهای.
روشن است که صِرف ایجاد یک نهاد محلهای نمیتواند کارکرد موفق آن را تنظیم کند.
آنچه نهاد شورایاری را به بازوی مردمی برای احیای حقّ ساکنان شهر به آن تبدیل خواهد کرد، تعریف دقیق مسئولیتهای نهادهای بالادست است نسبت به تصمیمات این شورایاریها و همچنین روشن شدن امکانات مالی این نهادهای محلهای. یعنی تعیین بودجهای که منابع تأمین آن روشن باشند و همچنین شیوهی تصمیمگیری روشن در مورد چگونگی هزینه کردن این بودجه.
میدانیم که در شورای شهر تهران که هم اکنون 31 نفر عضو دارد، همهی اعضا جز رئیس و سخنگو در یک سطح قرار دارند و شیوهی کار به نحوی است که این 31 نفر باید همگی با هم به شهر 12 میلیونی تهران رسیدگی کنند. چنانچه شورایاریها و شوراهای محله بتوانند با تعریف کارکردهای جدید ، مسئولیتهای مشخصی را عهدهدار گردند خواهند توانست نه فقط نیازمندیهای شهری را از پائینترین سطوح یعنی محلات به بالا انتقال دهند بلکه بر امر مهم تصمیمگیری، نظارت و کنتزل فعالیتهای شهرداری نیز چشمان گشوده و گوشهای شنوای شهروندان باشند.