سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصردانایی

اطلاع یافتن از شرایط کشور و نیز از دیدگاه‌هایی که در برابر آن قرار دارد و نظرات نمایندگان مجلس (بویژه در هنگام بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت یازدهم) پیرامون آنها و زاویه‌های دیدی که وجود دارد امری مبارک و مفید برای حال و آینده جامعه است. این آگاهی‌ها و استمرار آن و این‌که مردم از آن‌چه که در کشور می‌گذرد مطلع باشند حق انکارناپذیر آن‌هاست و مصداقی از «حق‌الناس» که باید بدان توجه داشت. 
به همین جهت هر کس، جریان، نهاد یا دستگاهی که بخواهد و یا تلاش کند تا مردم را در بی‌خبری قرار دهد، آگاهیشان را محدود و یا به آنان اطلاعات نادرست و آمارهای غلط دهد، بی‌شک به حقوق مردم تجاوز کرده است و قانون اساسی را با عنایت به اصل سوم و نیز اصل بیست پنجم نقض نموده و باید مورد بازخواست قرار گیرد. از این مسأله کلی که بگذریم یکی از مسایل قابل توجه در روزهای رأی اعتماد به دولت جدید صحبتها و نظریاتی بود که نمایندگان مجلس پیرامون وزیر پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش و برنامه‌های جناب آقای دکتر نجفی مطرح کردند. 

 

می‌دانیم آموزش و پرورش دستگاهی است که حدود 12 میلیون نفر دانش‌آموز، 1 میلیون نفر معلم بیش از 1 میلیون نفر بازنشسته دارد و کمتر خانواده ایرانی است که به نوعی با آموزش و پرورش و مسایل مربوط به آن ارتباط نداشته باشد. به همین جهت مذاکرات مجلس در این بخش از رأی اعتماد مخاطبان بیشتری داشت و توجه زیادی را به خود جلب کرد و البته واکنش‌هایی را هم برانگیخت که باید موردتوجه همگان به‌ویژه نمایندگان محترم و دست‌اندرکاران کشور قرار گیرد. یکی از مسائلی که در این رابطه مطرح شد مسئله معیشت معلمان بود. مسئله‌ای که همواره و تاکنون در طول سال‌های گذشته در چنین مواقعی مطرح شده است. در این‌که معیشت معلمان یک مشکل و واقعیت انکارناپذیر در آموزش و پرورش و جامعه ماست و تبعات آن روشن و هویداست حرف و سخنی نیست و این‌که نمایندگان هم از سر دلسوزی و به جهت آن‌چه که در حوزه‌های انتخابیه آن‌ها می‌گذرد و به آنان منتقل می‌شود از این مسأله هنگام رأی اعتماد یاد می‌کنند تردیدی نیست. البته سخن بر سر این هم نیست که چرا مشکلی به نام معیشت معلمان مطرح می‌شود سخن اما اینجاست که این مشکل و چالشی که آموزش و پرورش و به تبع آن جامعه ما با آن مواجه است سال‌هاست که نَقل و نُقل محافل، مجالس، سخنرانی‌ها و گفت‌‌و‌شنودهاست. اگر به مذاکرات مجلس شورای اسلامی در دوره‌های مختلف از آغاز تاکنون مراجعه شود، درمی‌یابیم که در همه مجالس و هنگام رأی اعتماد دولت‌های پس از انقلاب اسلامی که اکنون نهمین مجلس و یازدهمین دولت را تجربه می‌کنیم و مواقعی که بحث بر سر استیضاح وزیران آموزش و پرورش بوده، مسأله معیشت معلمان بیت‌الغزل رأی اعتمادها و یا استیضاح‌ها بوده است. راستی آیا جای این سئوال نیست که استمرار یک مسأله در طول بیش از 30 سال و حل‌نشدن آن نشان از چه دارد؟ آیا این سؤالی به جا و اساسی نیست که استمرار و حل‌نشدن مشکلی به اسم معیشت و حقوق معلمان در سالهای متمادی چه آثار و تبعاتی را برای آموزش و پرورش و برای معلمان گذشته، حال و آینده در پی داشته است؟ علاوه بر طرح همواره وضعیت معیشتی معلمان در مجلس همانطور که به آن اشاره شد در نشریات و نقدهایی که در محافل رسمی و غیررسمی به آموزش و پرورش می‌شود و یا وعده و وعیدهایی که گاه و بیگاه برای حل این معضل هنگام تصدی مناصب و موقعیت‌ها داده می‌شود و درخواست‌ها و نامه‌ها و طومارهایی که از سوی معلمان، انجمن‌های صنفی، سیاسی و عقیدتی و نیز کانون‌های بازنشستگان آموزش و پرورش مطرح می‌شود تا به مشکل معیشتی معلمان رسیدگی شود و معلمان از وضعیتی متناسب با کاری که انجام می‌دهند و همین‌طور شأنی که دارند برخوردار شوند سبب شده تا کمتر دیگر مشکلات دردها ناکارآمدی‌ها و آسیب‌هایی که نظام تعلیم و تربیت با آن مواجه است دیده شود و اگر هم از آن‌ها غفلت نشده و موردتوجه قرار گرفته باشد به گونه‌ای پس زده نشود تا این دردها و آسیب‌ها همچنان بمانند و عمیق‌تر و مزمن‌تر شوند.

واقعیت این است معلمی که در سال‌های اول انقلاب، استخدام شده و اکنون سال‌های پایانی خدمت خود را می‌گذراند یا به دوران بازنشستگی رسیده‌اند متوجه این امر هستند که حقوقی که در آغاز خدمتش دریافت می‌کرده‌اند باتوجه به نرخ ارز خارجی در آن روز و امروز، بیشتر از دریافتی است که اکنون و پس از یک عمر خدمت و با مواجه‌بودن با ده‌ها گرفتاری درونی و بیرونی دریافت می‌کنند. حدیث معلمان قدیمی‌تر هم بیشتر قابل توجه است. اینان که قسمتی از سال‌های خدمت خود را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سپری کرده‌اند و البته استبدادگری‌ها، ظلم‌ها و وابستگی‌های آن روزگاران را نمی‌پسندیده‌اند و خود از مخالفان رژیم گذشته بوده‌اند و در سال‌های مبارزه برای مقابله با آن رژیم تلاش نموده و هزینه‌ها داده‌اند بر این اعتقادند که در آن زمان معلمان جایگاه اقتصادی بهتر و قدرت خرید بیشتری داشتند و به همین دلیل رغبت‌ها و روی‌آوردن به کار معلمی و عرصه تعلیم و تربیت، بهتر و بیشتر بوده است.

اگر برای توسعه و پیشرفت آموزش و پرورش و کارایی آن جهت تربیت نسلی متناسب با نیاز جامعه امروز و فردای ایران با همه چالش‌هایی که به لحاظ مسایلی چون جهانی‌شدن، گسترش فناوری اطلاعات، شکاف و گسست سنی نسلی، کاهش تعاملات در درون خانواده و... وجود دارد اقدام به تهیه سندهایی از قبیل سند تحول آموزش و پرورش و چشم‌انداز ایران در 1404 می‌شود یا مسئولان آموزش و پرورش مبادرت به تنظیم آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها می‌کنند و آن‌ها را برای اجرا ابلاغ می‌نمایند نباید فراموش کرد که مجریان اصلی و صف اول اجرای آن معلمان، مدیران و کارکنان مدارس‌اند.

گذشته ثابت کرده است که غفلت از وضعیت معیشت و زندگی آنان نتیجه چندانی از همة این سندها، و دستورالعمل‌ها و آئین‌‌نامه‌ها به بار نمی‌آید و به قول رئیس‌جمهور محترم خروجی آموزش و پرورش در برخی ابعاد قابل تأمل می‌گردد. از رهگذر چنین حالتی است که فرصت‌ها ضایع، فاصله‌ها بیشتر، دردها مزمن‌تر و البته درمان‌ها و رسیدن به وضعیت مطلوب سخت‌تر و شاید کمتر دست‌یافتنی شود. برکسی پوشیده نیست که مشکل اقتصاد آموزش و پرورش منحصر در حوزة وضعیت اقتصادی معلمان و مسایل مربوط به معیشت آنان نیست اما حل این مشکل به حتم قدمی اساسی است که می‌تواند به کاهش مشکلات دیگر که آنها نیز نیازمند هزینه و تخصیص بودجه است کمک شایانی نماید.

اگر امروز عزمی جزم گردد و با وجود همه مشکلاتی که کشور با آن روبروست این گام برداشته شود و پرونده مفتوح سی و چند ساله وضعیت معیشت معلمان بسته شود می‌توان امیدوار بود که نگرش‌ها و زاویه دیدها نسبت به مسایل آموزش و پرورش در درون و بیرون تغییر نماید و همگان به تفکر و اظهارنظرهای عمیق‌تر، تخصصی‌تر و کارآمدتر نسبت به نظام تعلیم و تربیت کشور روی آورند. رئیس جمهور محترم در مصاحبه‌ای که پیرامون آموزش و پرورش و مشکلات آن قبل از پیروزی در انتخابات 24 خرداد داشته‌اند به مواردی از قبیل این‌که: ما اصل سی‌ام قانون اساسی را محقق نکرده‌ایم، در مدارس دولتی شهریه می‌گیریم، عدالت در مدارس رعایت نشده است، آموزش و پرورش طبقاتی شده است، نگاه شدید سیاسی به آموزش و پرورش و... اشاره کرده‌اند که حاکی از دیدگاه خوب، روشن و امیدوارکننده برای مردم، دانش‌آموزان، معلمان و دست‌اندرکاران فرهنگ و تعلیم و تربیت کشور است.

جناب آقای دکتر روحانی در همین مصاحبه گفته‌اند: «وضعیت آموزش و پرورش نتیجه توسعه‌نیافتگی اقتصاد ماست. آموزش و پرورش جای هزینه‌کردن است و خروجی آن باید عامل و زمینه‌ساز رشد و تولید شود». همچنین گفته‌اند: «نجات آموزش و پرورش مشروط و منوط به نجات اقتصادی کشور است و این یکی هم منوط به تغییر نگاه و تعامل با جهان است.»سخنان رئیس‌جمهور محترم، سخنانی دقیق و سنجیده است و باید موردتوجه همه و از جمله معلمان قرار گیرد و بدانند که حل بخش قابل توجهی از مشکلات آنان به رشد، رونق و توسعة اقتصادی کشور بستگی دارد و نباید از ظرایف این سخنان غفلت کرد و زمان را از دست داد. در کنار این سخنان نکته‌ای وجود دارد که به نظر می‌رسد پشتوانه تجربه ملت‌ها و کشورهای دیگری چون آلمان، ژاپن، آمریکا و... را همراه دارد و آن، این است که راه مطمئن برای تجدید بنای جامعه و یا بهبود و اصلاح شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی از آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت می‌گذرد. باید از جاهای دیگر صرفه‌جویی کرد و در آموزش و پرورش هزینه نمود و با تربیت واقع‌بینانه انسان‌های موردنیاز و خروجی داشتن مناسب از آموزش و پرورش، توسعه‌ای درونی، پایدار، متوازن و همه‌جانبه را برای جامعه به ارمغان آورد.

فارغ از همه این‌ها واقعیتی غیرقابل کتمان است که در میان بخش قابل توجهی از معلمان وجود دارد و آن یأس، ناامیدی و سرخوردگی از وعده و وعیدها، سخنرانی‌ها و بعضی تعریف و تمجیدها و آن هم در طول زمانی به اندازه یک‌سوم قرن که نتیجه مطلوبی از آن حاصل نشده است. هر چند در بعضی از زمان‌ها برای بهبود وضع معیشت آنان تلاش‌ها و اقدامات بهتر و بیشتری نسبت به زمان‌های دیگر از سوی مسئولان مربوطه به عمل آمده و معلمان این کوشش‌ها و نتیجه عملی اقدامات را شاهد و گواه بوده‌اند. نگفتن این واقعیات و پنهان‌کردن آنها یا با ایجاد فضاهای احساساتی و شعاری از کنار آنها گذشتن و توهم این‌که با دستورالعمل‌ها، مراقبت‌ها و ایجاد بعضی از فضاهای نامناسب می‌توان با واقعیاتی که در نتیجه عدم حل مشکل وجود پیدا کرده است مقابله کرد، تصوری نادرست و خام بیش نیست.

خلاصه مطلب اکنون که دولت تدبیر و امید به لطف خداوند و رأی مردم، سکان‌دار ادارة کشور شده است و دیدگاه‌هها و نظرات رئیس‌جمهور محترم در آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت و همچنین دیگر ابعاد سیاسی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور موردتوجه همگان از مردم تا نخبگان جامعه قرار گرفته است امید آن وجود دارد که دولت بتواند اقدامات و پشتیبانی‌های لازم را از آموزش و پرورش و معلمان به عمل آورد.

در سال جدید تحصیلی نقطة عطفی در تاریخ آموزش و پرورش و آغازی برای دوره‌ای از نشاط پویایی و کارایی در نظام تعلیم و تربیت کشور باشد. معلمان عزیز نیز که محور اصلی و نقش اول را در فعالیت‌های تربیتی و آموزش به عهده دارند و خود در بوجودآوردن فضای جدید برای کشور تلاش نمودند و با وجود سال‌های سخت گذشته آگاهی کامل دارند که سال تحصیلی جدید باید سالی متفاوت از نظر کیفیت آموزشی و حساسیت‌های تربیتی باشد و تدبیر و امید ظهور و بروز داشته باشد.


* سیدرحیم مدنیان ـ مدیرکل اسبق آموزش و پرورش استان اصفهان- روزنامه اطلاعات   یکشنبه 14 مهر 1392