سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصردانایی

نظر

نکته هایی ازکتاب،جامعه شناسی تحریفات عاشورا

نکته هایی ازکتاب،جامعه شناسی تحریفات عاشورا-دکترسیدعبدالحمیدضیایی-انتشارات هزاره ققنوس-چاپ اول84

بیشترمنابع متون ومقاتل عاشورایی ازلحاظ روش تاریخ نگاری فاقد روش تحلیل بوده وهیچ توجهی به کاوش در علل نتایج روایات تاریخی نداشته اند. ص21

به جرأت می توان گفت که اکثرتحقیقات عاشورایی معطوف به نگاهی درون دینی صرف ورویکردی ارزشی وباورمندانه به عاشورا وکنش های دینی وتاریخی آن بوده اند. ص23

       واقعه عاشورایک تراژدی چندبعدی وهمه جانبه است که می توان به آن از منظر های حماسی،عرفانی،تاریخی وجامعه شناسانه نگریست

تهی شدن عاشورا ازحقیقت ومفهوم متعالی آن وپرداختن به فرم هاواشکال ظاهری آن آسیبی است که ازرهگذر تبدیل این واقعه سترگ به یک نهاداجتماعی دامن گیر عاشورا شده وخواهد شد ص25

از دوره خلیفه سوم تنهاچیزی که برجامعه حکومت می کرد سنت بود نه دین .جدال دین وسنت رادر دوره خلافت کوتاه امام علی نیز می توان به وضوح مشاهده کردخلافت20ساله معاویه رامی توان کوششی مستمر در احیاء باز تولید سنت تلقی کرد. مجموعه این عوامل کاررا به جایی رساند که در سال60و61هجری امام حسین رامجبور به قیام جهت احیای مجدد بنیان های دین باورانه در برابر جامعه سنت زاده عربی نمود ص29

نگرش متافیزیکی به عاشورا

نگرش متافیزیکی مطلق و ماوراء الطبیعی به ائمه باعث می شود که آنان از حوزه دسترس آدمیان و عالم ناسوت خارج شده و به یکبارگی متعلق به عالم لاهوت شوند در این نگرش ولادت ائمه کاملأ متفاوت از ابناء بشر و به شیوه ای غریب و شگفتی آور تبیین می شود.

مثال : در کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی

مانند ولادت امام حسین که پیامبر موقع ولادت گریست که اشاره به شهادت امام حسین است .

مانند شیر نخوردن امام حسین از مادر و مکیدن انگشت پیامبر وگوشت و پوست امام حسین از پیامبر است .ولادت در 6 ماهگی ص 33 و 34

نگاه بشری و انسانی به عاشورا

رویکرد عقلانی به واقعه عاشورا

سوگمندانه باید گفت که در جهان اسلام به دلایل متعدد و متنوع عقل و عقلانیت مورد بی مهری و سوء فهم واقع شده و به نام شریعتمداری و وحی گرایی بر آن تاخته و خانه دل ها را از آن پرداخته اند . ص 39

عقل مخلوق اول و برترین مخلوق بوده .

         جامعه شناسی تحریفات عاشورا

در بررسی و تحلیل نهضت عاشورا علی الاغلب و متأسفانه به جای آنکه در آنچه که شهادت به خاطر آن واقع می شود و برتر از شهادت است تفکر شود به خود شهادت پرداخته شده است . ص 42

 

 

 

        در نگاه هر منوتیکی به عاشورا به مثابه یک متن تاریخی عطف توجه به موارد ذیل ضروری می نماید .ص 64

1-                   رفتار شناسی حادثه آفرینان

2-              اقوال و سخنان رد و بدل شده بین طرفین

3-              اقوال گزارش گران

4-              بررسی حوادث قبل و بعد

5-              استناد به متن حادثه و لحاظ و ضعیت شرایط جغرافیا

به طور کلی در باب دین دوگونه احیاگری قابل تصور و تحقق است . احیاگری با نگاه درونی به دین و احیاگری با نگاه بیرونی . نگاه درونی به دین منجر به احیای آرایشی دین می شود و نگاه بیرونی به دین به بازسازی و پیرایش دین می انجامد . هدف و غایت نگاه درونی خلوص و ناب بودن دین است و مقصود و غرض از نگاه بیرونی توانمند کردن دین . ص 71

تحریفات در تاریخ اسلام

1-            داستان شیر و فضه (در اصول کافی ج 1 ص 465 حدیث 8 نقل شده )

2-            داستان شیری که امام علی از آب درآمد(در بحارالانوار ج45ص193 )

3-            ناله کردن حضرت فاطمه از درون کفن (در بحارالانوار ج 43 ص 179)

4-           اقدام به خودکشی پیامبر اسلام (تاریخ طبری ج 4 ص 528 )

5-           شکافتن و جراحی سینه پیامبر توسط فرشتگان (تفسیر الخازن ج 4 ص 266 )

6-           شهر بانو : هیچ مستند ، دلیل و پشتوانه عقلی و تاریخی ندارد .

7-            افسانه صدور فتوی توسط شریح قاضی ( فتوی دادن به کشتن امام حسین )       (1) توضیح در پایی

8-             افسانه عروسی قاسم

9-             حج نا تمام

10-       زینب الگوی سر به محمل کوبیدن و قمه زدن

11- ا    فسانه سقایت ابوالفضل العباس در مسجد کوفه

12-         قاسم و مرگ شیرین تر از عسل

13-       عبور اسرا از قتلگاه

14-      نان و خرما دادن به کودکان توسط کوفیان و مخالفت ام کلثوم یا زینب

15-        جدایی بعضی از یاران امام در شب عاشورا (استاد مطهری هم رد کرده اند )

16-       آیا آرامگاه حضرت زینب در سوریه است ؟

 

 

 

در نظر برخی مورخان حضرت زینب در مصر در گذشته اند ( سال 62 ه ق )

به نقل از کتاب معتبر اخبار الزینبات اثر یحیی ابن الحسن الحسین الاعرجی

17-         حدیث ام ایمن و سر برهنگی زینب (راویان حدیث اشکال دارند .)

18-           رقیه چهار ساله در خرابه شام

فقط عماد الدین حسن بن علی طبری صاحب کتاب (کامل بهایی) نقل کرده

سید بن طاووس در کتاب الملهوف به نام سکینه نه رقیه اشاره کرده است .

19-          امام زین العابدین بیمار و بستن پاهای او به زیر شتر تا از روی شتر نیفتد

20-         داستان شیر و جسد امام حسین ( در اصول کافی ج 1 ص 465 آمده

و...

عاشورا در ادبیات فارسی از ص 161

نخستین مرثیه های عاشورایی مکتوب در زبان فارسی از قوامی رازی و کسائی مروزی ( 341 ق ) است

سنائی غزنوی نیز در حدیقة الحقیقة مرثیه سرایی در عزای امام حسین دارد 

ابن یمین =

سلمان ساوجی =       خاک ، خون آغشته لب تشنگان کربلاست                            آخر ای چشم بلا بین جوی خونبارت کجاست

خواجوی کرمانی =     حدیث مقتل او گر به گوش کوه رسد                                  شود زخون دل اجزای او عقیق مذاب

( مولانا دفتر ششم بیت 796 )

روح سلطانی ز زندانی بجست                جامه چون دریم و چه خاییم دست

چون که ایشان خسروان دین برند                         وقت شادی شد چو بشکستند بند

سوی شادروان دولت تاختند                    کنده و زنجیر را انداختند

در دیوان شمس

کجایید ای شهیدان خدایی                                  بلا جویان دشت کربلایی

کجایید ای سبک روحان عاشق                            پرنده تر ز مرغان هوایی

کجایید ای زجان و جا رهیده                            کسی مر عقل را گوید کجایی

....

کف دریاست صورت های عالم                            ز کف بگذر اگر اهل صفایی

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

 

1- در خصوص قاضی شریح به نقل از سایت خبر نیوز

ابن زیاد با استناد به فتوای قاضی شریح مردم کوفه را به مبارزه با امام حسین(ع) تحریک کرد. قاضی شریح که بود و چه تاثیری در شهادت حضرت سیدالشهدا داشت؟

"ابن حارث" معروف بود به شریح بن قاضی که اصلاً یمنی بود. پیامبر را دیده بود و در زمان حضرت محمد ص و ابوبکر منصبی نداشت و در زمان عمر به قضاوت کوفه منصوب شد ودر زمانهای عثمان و علی (ع) و امام حسن(ع) و معاویه و یزید و عبدالملک و حجاج و... بر منصب قضاوت بود و وقتی امام علی علیه السلام او را به این منصب گماشت بر او شرط کرد که هیچ حکمی را اجرا نکند، مگر آنکه آن را بر امام علیه السلام عرضه کند.

قضاوت میان حضرت علی(ع) و مرد نصرانی توسط قاضی شریح

نمونه دیگر داستان خلیفه عدالت گستر اسلام علی(ع) است. آن حضرت روزی سپرگم شده خود را نزد مردی نصرانی یافت او را به نزد قاضی شریح آورد و گفت: این سپر مال من است وآن را نزد این شخص یافتم که آن رانه به ایشان فروخته ام ونه بخشیده ام. شریح از مرد نصرانی پرسید: در مورد ادعای امیر المؤمنین چه پاسخی دارید؟ آن مرد گفت: این سپر از من ودر ملک من است و امیر هم نزد من دروغگو نمی باشد، قاضی بسوی علی (ع) نگاه کرد و از وی پرسید: ای امیر! آیا شاهدی هم داری؟ علی (ع) خندید و گفت: شریح به حق رسیده و من شاهدی ندارم. و قاضی به نفع نصرانی فیصله خود را صادر نمود و آن مرد سپر را گرفت ورفت و لی دوباره از راه برگشت وگفت: همانا من شهادت می دهم که این فیصله و حکم پیغمبران است ؛ امیر المؤمنین من را به محاکمه نزد قاضی خود می برد و او هم به ضرر امیر فیصله می کند. من به یگانگی خدا و رسالت محمد (ص) شهادت می دهم. ای امیر المؤمنین! این سپر مال شما است و زمانی که شما از جنگ صفین بر گشته بودید من به دنبال لشکر شما می آمدم و این سپر را که از بالای یکی از شتر های شما افتاده بود؛ من برداشتم. علی(ع) به ایشان گفت: این سپر حالا برای شما باشد و آنرا به وی بخشید.

تذکر حضرت علی (ع) خطاب به قاضی شریح

از مهم‏ترین قضایایى که در آن، رفتار و عملکرد شریح توسط امیرالمؤمنین علیه السلام نکوهش شده تا جایى که امام با نوشتن نامه‏اى به او از کار اشتباهش انتقاد نموده است، موضوع خرید خانه‏اى مجلل به قیمت 80 دینار در دوران تصدى مقام قضاوت بوده است که شرح آن، همراه با نامه امام علیه السلام در کتاب «نهج البلاغه‏» آمده است « نامه 3 » .

به من خبر دادند که خانه‏ای به هشتاد دینار خریده‏ای، و سندی برای آن نوشته‏ای، و گواهانی آن را امضا کرده‏اند. (شریح گفت: آری ای امیر مومنان امام (ع) نگاه خشم‏آلودی به او کرد و فرمود) ای شریح! به زودی کسی به سراغت می‏آید که به نوشته‏ات نگاه نمی‏کند، و از گواهانت نمی‏پرسد، تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد. ای شریح! اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی، که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست داده‏ای. اما اگر هنگام خرید خانه، نزد من آمده بودی، برای تو سندی می‏نوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر، رغبت نمی‏کردی و آن سند را چنین می‏نوشتم: هشدار از بی‏اعتباری دنیای حرام این خانه‏ای است که بنده‏ای خوارشده، و مرده‏ای آماده کوچ کردن، آن را خریده، خانه‏ای از سرای غرور، که در محله نابودشوندگان، و کوچه هلاک شدگان قرار دارد، این خانه به چهار جهت منتهی می‏گردد. یک سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوم آن به مصیبتها، و سوی سوم به هوا و هوسهای سست‏کننده، و سوی چهارم آن به شیطان گمراه‏کننده ختم می‏شود، و در خانه به روی شیطان گشوده است ....

شریح و حادثه کربلا

اولین مداخله شریح در آغاز نهضت کربلا، مربوط به بیعت هفتاد تن از بزرگان کوفه همچون: حبیب‏بن مظاهر، محمدبن اشعث . ، مختار ثقفى، عمربن سعد و . . . در حضور شریح و شاهد گرفتن وى بر هوادارى آل‏على علیه السلام و دعوت از امام حسین علیه السلام براى سپردن حکومت کوفه به او بود .ولى صرف نظر از پیمان شکنى بیش‏تر این بزرگان، خود شریح نیز به محض ورود عبیدالله به کوفه در دارالاماره او حضور یافت و بدون در نظر گرفتن تعهد بر وفادارى با آل‏على، به جرگه مخالفین آن‏ها پیوست و یکى از مشاورین درگاه عبیدالله گردید.و عبیدالله نیز که جهت رسیدن به مقاصد خود به حمایت اشخاصى همچون شریح قاضى - که در میان مردم مقدس مآب کوفه، از شخصیت ممتازى برخوردار بود - نیاز داشت، از او استقبال کرد و او همان کارى که در برابر سوء استفاده‏هاى «زیاد» و پسرش عبیدالله انجام داد، تا جایى که عبیدالله از کم‏ترین سخن او فتوایى ساخت « معروف است که وی به دستور عبیدالله زیاد، فتوا داد که چون حسین بن علی علیه السلام بر خلیفه وقت خروج کرده، دفع او بر مسلمانان واجب است.» و از آن براى بسیج مردم کوفه علیه حسین‏بن على علیه السلام استفاده کرد بر اثر همین فتوی بود که مردم با امام خود جنگیدند و شهیدش کردند و او که شاهد چنین سوء استفاده‏هایى از گفته خود بود، مهر سکوت بر لب نهاد و به دلیل ترس، مصلحت جویى و عافیت‏طلبى خود کوچک‏ترین اعتراضى نکرد و به این وسیله کفه ترازوى دشمن را در مقابل آل‏على سنگین‏تر نمود .

پس از قیام مختار

مختار پس از تسلط بر کوفه و آرام کردن اوضاع این شهر، شریح قاضى را که به دنبال بروز فتنه در جهان اسلام، از منصب قضاى کوفه استعفا کرده و خانه نشین شده بود، به کار قضاوت برگرداند . سپاهیان مختار و به خصوص شیعیان او، با این کار مخالفت نموده و از مختار خواستند که وى را عزل کند. شریح نیز پس از شنیدن این اعتراضات، خود را به بیمارى زد، در نتیجه مختار نیز که تاب تحمل اعتراضات بسیار یاران خود را نداشت، شریح را از کار برکنار نمود و پس از برقرارى خلافت عبدالملک و تسلط او بر کوفه، شریح توسط این خلیفه مجددا به مسند قضاوت باز گردانده شد و پس از به دست گرفتن امارت کوفه توسط حجاج، وى مقام قضاى این شهر را تثبیت نمود و شریح علاوه بر اشتغال بر این امر، از مشاوران حجاج نیز به شمار مى‏رفت . وی حدودا در سن 120 سالگی فوت کرد.