سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصردانایی

نظر

کاوه یا اسکندر ؟

 

 مهدی اخوان ثالث

 

موجها خوابیده‌اند، آرام و رام
طبل توفان از نو افتاده است
چشمه‌های شعله ور خشکیده‌اند
آبها از آسیا افتاده است

در مزار آباد شهر بی تپش

وای جغدی هم نمی آید به گوش
دردمندان بی خروش و بی فغان
خشمناکان بی فغان و بی خروش


آهها در سینه ها گم کرده راه
مرغکان سرشان به زیر بالها
در سکوت جاودان مدفون شده ست
هر چه غوغا بود و قیل و قال‌ها

آبها از آسیا افتاده‌ است
دارها برچیده، خونها شسته‌اند
جای رنج و خشم و عصیان، بوته ها
پشکبنهای پلیدی رسته اند

مشتهای آسمان‌کوب قوی
وا شده ست و گونه گون رسوا شده ست
یا نهان سیلی زنان یا آشکار
کاسه‌ی پست گداییها شده ست

خانه خالی بود و خوان بی آب و نان
و آنچه بود، آش دهن سوزی نبود
این شب است، آری، شبی بس هولناک
لیک پشت تپه هم روزی نبود

باز ما ماندیم و شهر بی تپش
و آنچه کفتار است و گرگ و روبه ست
گاه می گویم فغانی بر کشم
باز می‌بیتم صدایم کوته ست

ادامه مطلب...

نظر

 

نمره عملکرد شورای اسلامی شهرنظرآبادمردودی است

"و شاورهم فى الامر» (قرآن، آل عمران /159"


مسأله شور ومشورت و مشاوره در اسلام و در منطق عملى پیشوایان حق از اهمیت بسیارى برخوردار است . در سیره پیامبر اکرم (ص) نوشته‏ اند که آن حضرت با اصحاب خود بسیار مشورت مى‏کرد.  و نیز از برخى اصحاب آن حضرت و عایشه نقل شده است که هیچکس را ندیدیم که با اصحاب خود بیشتر از رسول خدا با اصحابش مشورت کند. 

رسول خدا و ائمه هدى علیهم السلام اجمعین ، با وجود آنکه معصوم بودند و نیازى به مشورت نداشتند و حتى قطع نظر از وحى و مقام خلیفة اللهى ، داراى چنان اندیشه کامل و نیرومندى بودند که از مشورت بى‏نیازشان مى کرد، با این حال مشورت مى کردند.  عمل به شورا ، از اصول مسلم سیره پیامبر اکرم (ص) و اوصیاى آن حضرت است . اینکه چرا آنان مشورت مى کردند و چه ضرورتى در این کار مى‏دیدند ، مطلبى است که در طى این مقاله بخوبى روشن مى شود، امادرآغاز به نکاتى اشاره مى شود رسول خدا (ص) با مشورت کردن، از یک سو مسلمانان را متوجه اهمیت شورا مى کرد و از دیگر سو به آنان مى آموخت‏که به این سیره عمل کنند و پس از آن حضرت به این سنت نیک تأسى و به این روش اقتدا کنند.  مسلمانان مى آموختند که شورا باید به عنوان یک اصل و قسمتى از برنامه زندگیشان باشد، نه یک امر فرعى وخارجى از برنامه زندگى. شورا مایه الفت اجتماعى ، پیوند مردم، ارزش یافتن آنها و مشخص شدن قدر و جایگاهشان در امور اجتماعى بود.  مشورت کردن پیامبر با اصحابش براى مراعات حال آنها و احترام ایشان بود . این حرکت، خود موجب رشد اندیشه و تفکر در جامعه اسلامى مى شد . بااین اقدام، صاحبنظران واهل اندیشه و صاحبان رأى رشد کرده ، جایگاه واقعى خود را مى یابند روحیه انفعال در مردم، دور بودن از امور جامعه و بى اهمیتى نیست به مسائل رنگ مى ‏بازد. روحیه انزوا ومرده بودن مردم به دلیل نظر داشتن ولى امکان شرکت نیافتن در امور جامعه از بین مى رود . مردم اعتبار یافته ،پیوندهاى اجتماعى مستحکم مى‏ شود روحیه مسؤولیت پذیرى و شرکت در امور قوت مى‏ یابد . رابطه رهبرى و مردم، کارگزاران و توده ‏ها به گونه ‏اى متقابل و دوسویى در مى‏آید و جامعه از قوامى درست برخوردار مى ‏شود. نسبت حاکم و محکوم، ظالم و مظلوم وبالا دست وزیر دست منتفى شده، همگان میدان اندیشه و نظر و شرکت در آنچه به آنان مربوط است مى ‏یابند .

به روشنى مى‏توان دریافت که یکى از عوامل موفقیت پیامبر در پیشبرد هدفهاى اسلامى، همین مسأله مشورت بوده است آن حضرت نشان داد که جامعه را چگونه مى‏توان به سلامت اداره کرد و چگونه مى توان جلوى خودرأیى و خودسرى را که از بزرگترین آفتهاى اجتماعى است گرفت . انسانهایى که از فکر قوى برخوردارند و صاحب بهترین نظرها هم هستند، اگر خود را بى ‏نیاز بینند و احساس کنند که نیازى به رأى و اندیشه دیگران ندارند، خوى استبداد پیدا مى‏ کنند.

اما اگر با مردم رابطه برقرار کنند، از نظرهاى دیگران استفاده کنند، علاوه بر رشدى که به آنها مى ‏دهند، از خطر فرو رفتن و غلتیدن در استبداد دور مى‏ شوند . وقتى کسى خود را بى‏ نیاز از دیگران مى ‏بیند، هر چند که از نظر اندیشه قوى باشد، شخصیت مردم را نادیده مى‏گیرد. اندیشه‏ ها را متوقف مى‏کند. استعدادهاى آماده را نابود مى‏سازد . بدین ترتیب بهترین سرمایه و پشتوانه یک حکومت و نظام از بین مى‏رود و سیر انحطاط آغاز مى‏شود. بهترین افراد و محکمترین نظامها در صورت فرو رفتن در استبداد به هلاکت مى‏رسند و این حقیقتى است گریز ناپذیر که بر زبان امام بیان، امیرمؤمنان (ع) چنین آمده است :

«من استبد برأیه هلک.» 

هر کس استبداد رأى ورزد هلاک مى‏ شود.

هر انسانى و هر نظامى در نتیجه استبداد رأى بدون پشتوانه مى‏شود . مهمترین جنبه یک حکومت، مردمى بودن آن است که نقش بهترین پشتوانه را بازى مى‏کند؛ ومردم با اعتبار یافتن و شرکت در امور است که نقش واقعى خود را مى‏یابند . شرکت دادن مردم در مسائل ، در قالب مشورت با ایشان پشتوانه‏اى گران سنگ براى هر نظامى است .

«ولا مظاهرة أوثق من المشاورة.»

و هیچ پشتیبانى مطمئن ‏تر از مشورت نیست .

مشورت کردن در امور مایه پشت‏گرمى و خاطر جمعى است  و خوب یارى کردن یکدیگر در مشورت است ، زیرا با مشورت است که هر یک دیگرى را به آنچه صلاح او باشد راهنمایى مى‏ کند و راه درست نمایان و پیروزى حاصل مى‏ شود.  و هر که با عقلا وخردمندان مشورت کند به دور اندیشى و درستى (گفتار و کردار) رسد.  این مفهوم واقعى شورا است که چون عسلِ استخراج شده است، زیرا «شورا» از «شارالعسل» گرفته شده است و به معناى بیرون آوردن عسل از کندو و عسل استخراج شده مى‏باشد. 

بدین ترتیب مشورت کردن عین هدایت است  و گرد آوردن خوبیهاوخیرها در مشورت کردن است .  هر که با خردمندان مشورت کند به انوار خردهاى آنان روشنى یابد  و مشورت کردن، شرکت جستن در عقل و دانش صاحبان خرد است . 

دستور «شاورهم فى الامر» براى لطف به امت وکرامت آنهاست، براى آن است که به این سنت نیکو آراسته شوند و بدانچه در اهمیت شورا گفته شده دست یابند.

جایگاه و اهمیت شورای اسلامی شهر در قانون اساسی جایگاه بسیارباارزش است ،شوراها بر اساس اصل یکصدم قانون اساسی در کارهای عمرانی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سایر امور رفاهی مردم اجازه نظارت، ارائه راهکار و پیشنهادات را دارد.

انتخاب شهردار را تنها وظیفه شورا شورا نیست بلکه شوراها بیش از 34 وظیفه دارند که یکی از آنها انتخاب شهردار است.

اکثر چهره‌های اعضای شورای شهر نظرآباد جوان و تحصیل‌کرده هستند، آنها پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های خوبی برای انجام کارهای شهری دارند.

در همان ابتدا اعضای شورای شهر نظرآباد با احساسات پاک، علمی و نگاه توسعه­ گرا وباهدف خدمت رسانی  وارد پارلمان شهر شدند، اما دو دستگیها اجازه کار را به آنها نداد، البته دو دستگی در همه ادارات، مناطق و شهرهای مختلف است و تنها مربوط به شهرنظرآباد نیست.اما دردوره چهارم شورای اسلامی شهراین اختلاف بسیار بحث برانگیز وغیرقابل قبول می باشد .چون براساس  هیچ مبنای علمی وکارکارشناسی نیست.آنچه که دراین مقوله مهم است اختلافات و دو دستگی مانع کار در شورا شده است وتقریبا موجب تعطیلی فعالیت های شهرداری شده است .البته بعضی‌ها در کنار اختلاف سلیقه کار را رها نکردند و نقشه راه و افقی که از قبل آن را ترسیم کرده بودند، با تلاش و کوشش ادامه می‌دهند.

ادامه مطلب...

معلم

 

معلم که باشی باید همه چیز و بلد باشی نبایدی نیست . همه ازت توقع دارن پاک و بی آلایش و صبور درس بدی و زندگی کنی . 
حالا تو این وا نفسا مادرم که باشی مشکلات دو چندان میشه باید نقش  اول و دوم آنقدر خوب بازی کنی که  مثه دو تا روح باشن تو یه جسم . آنوقت می فهمی که زندگی چیه ، لذت چیه تمام وجودت می شه بچه و اموزش و آینده و عشق و علاقه و زندگی همیشه برا ت تازه است .

 


نظر

شئونِ نظارتیِ شورای شهر

امروز در اکثر شهرهای جهان، اداره‌ی شهر را شوراهای شهرها برعهده دارند و معمولاً نیز با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شوند و شهردار به عنوان متولی امور اجرایی شهر توسط این شورا تعیین می‌گردد. در ایران، شورای اسلامی شهر، مجلسی محلی در سطح شهر است که نمایندگان آن توسط مردم همان شهر انتخاب می‌شوند. وظیفه اصلی این مجلس: انتخاب شهردار، تصویب بودجه و نظارت بر عملکرد شهرداری‌هاست  .


بنابر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شوراها یکی از ارکان نظام هستند. بر اساس مفاد قانون شهرداری و نیز قانون انتخابات شوراهای شهر و روستا، این نهاد یک مرجع تصمیم‌گیری و نظارتی است. هر چند در مقایسه با بسیاری از کشورها هنوز حوزه‌ی اختیارات شهرداری‌ها در ایران کوچک به نظر می‌رسند. به عنوان مثال در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ی جهان، آموزش و پرورش و خدمات‌رسانی‌های شهری همچون اداره‌ی آبو فاضلاب و برق در زمره‌ی اختیارات شهرداری‌ها قرار دارند1.

با اینهمه تأثیر تصمیمات شهرداری و نوع و شیوه‌ی اداره‌ی امور شهری به توسط شهرداری تأثیری عمیق و گسترده بر زندگی تک‌تکِ شهروندان دارد. شهروندانی که برای نظارت بر اجرای این امور، شورای شهر را بر می‌گزینند. از این رو آشنایی و آگاهی شهروندان از شأن نظارتی شورای شهر از اهمیت بسزایی برخوردار است. این شناخت از جمله به ما نشان می‌دهد که چه انتظاراتی می‌توانیم از نمایندگان خود در نظارت بر عملکردِ شهرداری داشته باشیم. برای این منظور و همچنین به منظور آشنایی خودِ اعضای شورای شهر به محدوده‌ی اختیارات‌شان، سید سعید میرمحمدی2، کارشناس ارشد حقوق عمومی و مدرس دانشگاه، طی سلسلسه مقالاتی که در وبلاگ خبری تحلیلی اراک آنلاین منتشر شدند به جوانب مختلف این شئون نظارتی پرداخته است3. در این سلسله مقالات که در اینجا خلاصه‌ای از مجموعه‌ی آن‌ها را به‌دست می‌دهیم، این شئون، از منظر حقوق اساسی، اداری، مالی، تقنینی و غیره که شامل نظارت اطلاعی، استصوابی، ارشادی یا پیشگیری و تعقیبی می‌شوند، مورد بحث و بررسی فرار گرفته‌اند4.

بسیار گفته می‌شود که مدیریت اجرایی در حوزه شهر امری تخصصی و علمی‌است، اما تعریف شوراهای شهر در قانون اساسی به روشنی حکایت از اراده‌ی قانون‌گذار دارد مبنی بر اینکه مجمعی متشکل از افراد ساکن در جغرافیای شهری با عناوین شغلی متفاوت بر نحوه‌ی عملکرد دستگاه‌ها و اجرای سیاست‌های شهری نظارت نمایند


شوراهای شهر در قانون اساسی
اصل هفتم قانون اساسی شوراها را از ارکان تصمیم‌گیری و اداره امور کشور ذکر نموده است. اصل یکصدم قانون اساسی نیز اداره امور را تحت نظارت شوراها تعریف کرده است. برداشتی که می‌توان از اصل هفتم قانون اساسی داشت، این است که شوراها دارای دو کارکرد و اختیار متفاوت می‌باشند: 1- شورا به عنوان رکن تصمیم گیرنده؛ 2- شورا به عنوان رکن اداری.
اصل یکصدم قانون اساسی نیز صراحتاً به شآن نظارتی شوراها اشاره دارد. به دلیل آنکه ذاتِ تصمیم‌گیری در شورای شهر جمعی‌است، این شورا موظف است که امور اجرایی را به فردی واگذار کند که وی مسئولیت "فردی" این امر را در محدوه‌ی تعریف شده توسط قانون بپذیرد. به این معنا، شورای اسلامی شهر حلقه ارتباط مردم با مدیران اجرایی شهر نیز به شمار می‌آید.
بسیار گفته می‌شود که مدیریت اجرایی در حوزه شهر امری تخصصی و علمی‌است، اما تعریف شوراهای شهر در قانون اساسی به روشنی حکایت از اراده‌ی قانون‌گذار دارد مبنی بر اینکه مجمعی متشکل از افراد ساکن در جغرافیای شهری با عناوین شغلی متفاوت بر نحوه‌ی عملکرد دستگاه‌ها و اجرای سیاست‌های شهری نظارت نمایند. علاوه بر این به عنوان واسطه ارتباط میان مجریان محلی با مردم، شورای شهر مسئولیت جلب همکاری و مشارکت عمومی را نیز بر عهده دارد. از این رهگذر شهروندان صرفاً اعمال حق نمی‌نمایند، بلکه با تشکیل شوراها و اتخاذ تصمیمات و وضع نظامات شهری توسط آن‌ها، احساس تکلیف نیز خواهند کرد.
با این اوصاف، شورای شهر نوعی پارلمان شهری است که باید نظارت‌های خود را بر جنبه‌های مختلف شهری اعمال کند. از این حیث نظارت‌هایی که شورای شهر بر امور شهری اعمال می‌نماید، همجنس و مشابه نظارت مجلس بر قوه مجریه است و در تحلیل شئن نظارتی شورای شهر همان نظارت‌ها را می‌توان تبیین نمود. در بیان خصوصیات نظارت شورای شهر و تحلیل آن از منظر حقوق اساسی دو ویژگی اساسی (کمی و کیفی) را می‌توان برشمرد.

سئوال مهم این است که آیا شورا می‌تواند علاوه بر نظارت بر نحوه اجرای امور محلی شهری بر چگونگی برنامه‌های ملی دولت برای پیشبرد امور اجتماعی، عمرانی، اقتصادی، فرهنگی وغیره که تأثیر مستقیم بر حیات مردمان یک شهر دارند نیز اعمال نظارت نماید؟

<** ادامه مطلب...

سایه شوم تلفن همراه بر تحصیل دانش‌آموزان 

اگر استفاده از تلفن همراه در مدارس با آموزش و فرهنگ مطابق نباشد ...

کودکان و نوجوانان وقتی با تکنولوژی تلفن همراه که دارای ویژگی‌هایی مانند پیامک، بلوتوث، عکس‌برداری و فیلم‌برداری است، آشنا می‌شوند دیگر کمتر حوصله در‌س ‌خواندن را دارند و این بی‌توجهی افت تحصیلی را به دنبال دارد.

تلفن ثابت و سیار یک وسیله ارتباطی ضروری است که نمی‌توان واقعیت ضرورت آن را مورد تردید قرار داد و نحوه استفاده صحیح از تلفن همراه باید در زمان و مکان‌های گوناگون به دانش‌آموزان آموزش داده شود.

کارشناسان معتقدند با ورود هر پدیده نوینی در جامعه باید فرهنگ استفاده از آن وسیله نیز ترویج و نهادینه شود اما واردکنندگان پدیده‌های نوین اغلب به دنبال مصالح اقتصادی بوده و از آثار فرهنگی و تبعات آن غافل هستند.

اگر استفاده از تلفن همراه در مدارس با آموزش و فرهنگ مطابق نباشد آثار سوء این وسیله ارتباطی بر نتایج مثبت آن غلبه می‌کند زیرا در این شرایط استفاده از موبایل سبب عدم تمرکز و تداخل در آموزش دانش‌آموزان می‌شود.

* برخی از دانش‌آموزان سعی در بی‌ارزش کردن مفاهیم تربیتی دارند

در روند فعالیت آموزشی آن دسته از دانش‌آموزان که تلفن همراه برایشان صرفاً وسیله‌ای ساده برای ارتباط است، مشکلی با مجموعه نظام آموزشی ندارند زیرا این گروه بر این باورند که ارزش‌های تربیتی و آموزشی مدرسه را باید پذیرفت و این پذیرش را در حفظ حریم اجتماعی مدرسه و کلاس از خود نشان می‌دهند.

بیشترین مشکل مدارس با آن گروه از دانش‌آموزان است که حریم ارزش‌های تربیتی و آموزشی را از میان برده و در کلاس درس با زنگ تلفن همراه یا دریافت پیام‌کوتاه می‌خواهند حریم کلاس را با بی‌حرمتی از بین ببرند و حتی در ارتباط با نفی ارزش‌های اخلاقی با نوعی وابستگی که به تلفن همراه خود پیدا کرده‌اند، سعی در بی‌ارزش کردن مفاهیم تربیتی برای گروه همسالان خود دارند .

ادامه مطلب...

نظر

منظور از عدالت آموزشی چیست؟

اگر راهیابی همه کودکان به مدرسه را عدالت بدانیم و در هر آبادی یک مدرسه ایجاد کنیم و معلمان را بی توجه به مشکلات آنها به نقاط دور دست روانه کنیم،آنگونه که در طی سالیان گذشته تجربه کرده ایم، عدالت آموزشی نیست، که در واقع فریب خورده ایم .

اگر به عقب برگردیم، نخستین کوششها برای همگانی کردن آموزش پرورش از آمریکای لاتین در اواخر قرن19با اندیشه ایجاد یک جامعه ملی متحد، عادلانه و دموکراتیک آغاز شد. چرا که به اعتقاد بنیتو خوآرز رییس جمهوروقت مکزیک «آموزش و پرورش، اولین پایه پیشرفت هر ملت است». اما چگونه به این اندیشه باید جامه عمل پوشاند؟

 اگر راهیابی همه کودکان به مدرسه را عدالت بدانیم و در هر آبادی یک مدرسه ایجاد کنیم و معلمان را بی توجه به مشکلات آنها به نقاط دور دست روانه کنیم،آنگونه که در طی سالیان گذشته تجربه کرده ایم، عدالت آموزشی نیست، که در واقع فریب خورده ایم.

ادامه مطلب...

نظر

حقوق معلمان در سایر کشورها 

در میان سخنان و شعارهای اعتراضی معلمان مقایسه حقوق معلمان ایران باسایر کشورها نیز شنیده می‌شود؛ مقایسه‌ای که حتی با نام بردن از کشورهای همسایه قابل تامل به نظر می‌رسد یا به کشورهای توسعه یافته پیام خاصی دارد.

معلمی در کشورهای دیگر اگر یکی از پول سازترین شغل‌ها نباشد، اما دست‌کم درآمد قابل توجهی را نصیب فعالان حوزه آموزش و پرورش می‌کند.

در حال حاضر در کشور ایران بر اساس آمار رسمی میانگین حقوق معلمان کمتر از 35دلار است؛ یعنی حدود یک میلیون تومان در ماه برآورد می‌شود. علاوه بر این سهم ناچیز آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی کمتر از 3درصد است. در حالی که قاعدتا طبق شاخص‌های معمول جهانی باید 5/5درصد از تولید ناخالص ملی را شامل شود.

وضعیت معیشت و میزان حقوق معلمان ایرانی با همتایان خود درکشورهای دیگر نیز اختلاف فاحشی دارد؛ به طور مثال کشورهایی از جمله ایالات متحده، آلمان، انگلیس، استرالیا، ژاپن، کره و حتی قطر در آسیا به معلم‌های خود، حقوق‌های چشمگیری می‌پردازند. به طور کلی آمارهای جهانی نشان می‌دهد کشورهای ایالات متحده, ژاپن، آلمان، کره جنوبی و سوییس جزو کشورهایی هستند که بیشترین حقوق را به معلمان خود می‌دهند.

برای نمونه میانگین درآمد یک معلم در سوییس طی یک سال معادل 58هزارو520دلار است، یعنی معادل 175میلیون و 560هزار تومان برای یک سال؛ یعنی هر ماه 14میلیون و 630هزار تومان. و این یعنی 14برابر یک معلم ایرانی !

درآمد سالانه معلمان درآلمان نیز 48هزار و 800دلار و در ژاپن 455هزار و 15دلار اعلام می‌شود. درآمد یک معلم در کره جنوبی نیز 242درصد سرانه تولید ناخالص ملی، در آلمان 180درصد و در ژاپن 160درصد سرانه تولید ناخالص ملی است. با این اوصاف معلم‌ها در کشورهای به نسبت پیشرفته از جایگاه و درآمد مناسبی نیز به نسبت مشاغل دیگر بهره‌مند هستند.

به طور مثال درآمد یک معلم در انگلستان114درصد درآمد یک فعال صنعتی است. همین مقایسه در هلند رقمی معادل 177درصد، در کانادا163درصد و در ژاپن185درصد است. آن‌طور که گزارش‌های مختلف اشاره دارند، نظام آموزشی این کشورها با پرداخت حقوق‌های بالا به معلمان سعی در حفظ کیفیت آموزش خود دارد. در امریکا حقوق معلمان ابتدایی یعنی مقطع پایه از سایر معلم‌ها در مقاطع دیگر بیشتر است.


نظر

"بچه‌ها در سرزمین کانگوروها" یا 

"فرق مدارس استرالیا و ایران "

 

ما که رسیدیم استرالیا، همون هفته اول رفتیم دنبال ثبت نام بچه‌ها در مدرسه. یک مدرسه ابتدایی نزدیک خونه بود که اول به اون جا مراجعه کردیم.

مسئولش گفت: چون شما از یک کشور غیرانگلیسی زبان اومدین، بچه‌هاتون باید تو مدارسی ثبت نام بشن که مرکز مخصوص برای مهاجرین دارن.

به این مراکز Intensive English Centre (IEC) میگن و تمرکز اصلی روی زبان انگلیسیه. بعدش هم یک دبیرستان که IEC داره بهمون معرفی کرد که دختر بزرگمون سپیده رو اونجا ثبت نام کردیم. مدرسه ابتدایی رو هم مدیر دبیرستان معرفی کرد برای دختر کوچکمون سحر. بچه‌های زیر 12 سال باید توی مدرسه ابتدایی ثبت‌نام بشن.

توی دبیرستان غیر از انگلیسی این درس‌ها هم هست:

 Mathematics، Science، Art، Design and Technology، Home Economy و ورزش.

توی دبستان درس‌ها انگلیسی و ریاضی و هنر و ورزش هستن.

ادامه مطلب...

 

اخلاق؛ قربانی انتخابات 

   

با نزدیک‌شدن به زمان انتخابات، برخی نیروها و جریانات سیاسی، علاقه‌مند هستند ایران را به سرزمین داستان‌های اساطیری یونان تبدیل کنند و رفتاری مشابه با قهرمانان داستان‌های اساطیری از خود نشان می‌دهند. تخریب، توطئه، تهمت و... برای از میدان ‌به‌درکردن رقیب به هر روش و مقابله با او به هر وسیله، مجاز شمرده می‌شود. گویا حفظ موقعیت این نیروهای سیاسی، این اجازه‌را‌می‌دهد.تا همه امکانات را برای به‌دست‌آوردن آن هزینه کنند. در خلال برگزاری انتخابات اگر فقط، عملکرد و شیوه رفتار سیاسی این افراد را مدنظر قرار دهیم، ایران را شبیه به صحرایی می‌بینیم که در طول تاریخ، گویی درخت اخلاق و تمدن در آن بارور نشده یا رشد چندانی نکرده است. این در حالی است که این افراد بی‌اخلاق به یاد نمی‌آورند در تمدنی زندگی می‌کنند که برای تعالی اخلاق و حفظ ارزش‌های آن، انسان‌های فراوانی جان خود را نثار کرده‌اند. باید به این افراد یادآوری کرد مردم مسلمان ایران، از فرهنگی تبعیت می‌کنند که دشنام و ناسزا به دشمن را هم مجاز نمی‌داند. امیر مؤمنان(ع) در جنگ صفین فرمودند: «من خوش ندارم شما فحاش باشید، اگر شما به‌جای دشنام، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید، به حق و راستی نزدیک‌تر است و برای اتمام حجت بهتر». از سوی دیگر در حرمت فقهی و اخلاقی هرکدام از این رفتارها، ده‌ها روایت دینی و سلوک اخلاقی از بزرگان این کشور می‌توان ذکر کرد. انتخابات از نگاه فرهنگ سیاسی نیز یک مسابقه و رقابت است و هدف از برگزاری این رقابت، انتخاب و داوری مردم در میان اندیشه‌های مختلف است تا انتخاب‌کنندگان با حضور در پای صندوق رأی، اندیشه و نظری را انتخاب کنند که برای اداره کشور و رسیدن به سعادت بهتر می‌دانند. در یک مسابقه و رقابت، کسی به قصد نابودکردن رقیب و پیروزشدن به هر وسیله‌‌ای وارد بازی نمی‌شود. این‌گونه تخریب و فضاسازی‌های دروغ و تلاش برای به‌دست‌آوردن قدرت یا تلاش برای حفظ آن، برای خود یا کسانی که طرفدار آنها هستیم، مصداق سخن سعدی شیرازی است که «یکی بر سر شاخ بن می‌برید»؛ بریدن ریشه در‌حالی‌که ما نیز بر شاخه آن درخت ایستاده‌ایم، از عجایب روزگار است. نتیجه این شاخه‌بریدن، افتادن ما و همه آحاد جامعه از بلندی است. مبادا انتخاباتی که قرار است برای این مملکت پیشرفت، تضارب آرا و نشاط به ارمغان بیاورد، با چنین عملکردهایی نتیجه معکوس بدهد.

 


نظر

 

مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرد؛ 

فسادهای مالی اشرف پهلوی 

 

اشرف پهلوی یکی از تاثیرگذارترین افراد دربار پهلوی، علاوه بر نقش‌آفرینی‌های سیاسی، به عنوان سرسلسله رانت‌خواری و فساد، با کمک شبکه گسترده‌ای از دوستانش، در امور اقتصادی کشور نیز دخالت می‌کرد. رد پای او را در قاچاق‌ها، فروش مناصب حکومتی در ازای دریافت پول، اخذ رشوه و ... می‌توان مشاهده کرد. از همین راه وی ثروت فراوانی برای خود جمع کرد. بر این اساس مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگ‌هایی از فساد اقتصادی اشرف پهلوی را منتشر می‌کند.

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روز پنجشنبه، 17 دی ماه 1394 خواهر دوقلوی محمدرضا شاه، اشرف پهلوی با کارنامه‌ای مملو از فسادهای اخلاقی، سیاسی و اقتصادی از دنیا رفت. وی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد دربار پهلوی، علاوه بر نقش‌آفرینی‌های سیاسی، به عنوان سرسلسله رانت‌خواری و فساد، با کمک شبکه گسترده‌ای از دوستانش، در امور اقتصادی کشور نیز دخالت می‌کرد. رد پای او را در قاچاق‌ها، فروش مناصب حکومتی در ازای دریافت پول، اخذ رشوه و ... می‌توان مشاهده کرد. از همین راه وی ثروت فراوانی برای خود جمع کرد. در همین رابطه مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگ‌هایی از فساد اقتصادی اشرف پهلوی را منتشر کرده است.


ادامه مطلب...