سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصردانایی

ویژگی‌های یک شهر خوب

 

فرهنگ هم تأثیرگذار بر یک شهر است و هم متأثر از سایر عوامل محیطی و غیرفیزیکی یک شهر. در این راستا، معماری یک شهر نیز می‌تواند متأثر از عوامل مختلف به ویژه فرهنگ باشد و آنچه از سیمای یک شهر نمایان می‌شود، ماحصل چنین تأثیر و تأثراتی است. مهندس شاهرخ حسامی در کتاب «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر کیفیت معماری شهری و سیمای شهر» به بررسی چنین اثراتی پرداخته است ادامه مطلب...

ضرورت آموزش حقوق شهروندی در مدارس

بخش پایانی


  
هدفهای آموزش حقوق شهروندی:
1- فهماندن تدریجی این مطلب که مدرسه یک اجتماع است وکمک کردن به دانش آموزان جهت ادغام شدن در این اجتماع.
2-وادار کردن کودکان به شرکت در زندگی مدرسه و بسط فضائل اجتماعی از قبیل احترام به حقوق دیگران؛ حس همبستگی انضباط و مسئولیت در نزد او.
3-آموزش دادن به او به اینکه مطابق راه ورسم دموکراسی زندگی کند.
از جمله کارهایی که در این دوره برای تحقق اهداف بالا و همچنین آموزش شهروندی صورت می گیرد عبارتند از:
1- باید به کودکان فهماند که موجودات بشری به هم وابسته اند و همه با هم همکاری دارند.
2- باید با نقل تاریخ مردان وزنان گذشته آرمان برادری، حقیقت، عدالت، شجاعت و همبستگی بشری را در روح کودک دمید.
3- باید به همه کودکان کمک کرد که شهر و کشور خود را بشناسند تا به این واسطه باوظایف افراد و اقشار مختلف آن کشور و کارهایی که آنها انجام می دهند و نیز به نقائص موجود در آن پی ببرند تا به نوبه خود برای بهترساختن زندگی درآن کار کنند. ادامه مطلب...

ضرورت آموزش حقوق شهروندی در مدارس

بخش دوم


آموزش شهروندی
آموزش شهروندی عبارت از رشد و پرورش دادن ظرفیتهای افراد و گروه ها برای مشارکت و تصمیم گیری و عمل آگاهانه و مسئولانه در زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است. این آموزشها شامل حقوق انسانی، رشد مستمر و همه جانبه، اخلاق و ارزشها، صلح و مسالمت جویی، برابری اجتماعی و حرمت نهادن به تفاوتهاست   .
از آنجا که رسانه های عمومی (تلویزیون ،رادیو ، اینترنت ، روزنامه ها و مجلات ) نقش مهمی در شکل گیری و تغییر نگرش و اندیشه و رفتار شهروندان دارند و ممکن است حقوق انسانی آنان را مخدوش کنند و از آنجایی که این کار در همه جای جهان صورت می گیرد، آموزش و شناخت روش ها و عملکردهای رسانه ها و چگونگی اطلاع رسانی درست و نادرست و قضاوت عینی در قبال رسانه ها ضرورت می یابد. در مورد دانش و هنرها نیز، که در عصر کنونی تأثیر عظیمی بر بینش و نگرش و رفتار شهروندان، به ویژه کودکان و نوجوانان و جوانان دارند لازم است آموزشهای کافی به دانش آموزان داده شود.
بعلاوه آموزش شهروندی مهم است چون افراد جامعه باید یاد بگیرند که به نحوی موثر در بهبود بخشیدن به امور گوناگون جامعه محلی و ملی و جهانی مشارکت کنند. تربیت شهروندان فعال و مسئول کمک بزرگی به پیشرفت فردی و اجتماعی و حفاظت از طبیعت و محیط زندگی است. این آموزشها می تواند توسط خانواده و مدرسه و رسانه های همگانی و نهادهای اجتماعی صورت گیرد، اما مسئولیت اصلی آن بر دوش نظام آموزش و پرورش است که باید به گونه ای عملی و در جریان ارتباطهای دانش آموزان با یکدیگر و با سایر افراد و گروه‌ها از آنان شهروندانی فعال و مسئول بسازد.
از آنجا که ادراک افراد از حقوق و مسئولیتهای شهروندی متفاوت (و گاهی متعارض) است، همه ی افراد نیازمند آموزش شهروندی برای کنش و واکنش مسالمت آمیز در برخورد با تفاوتها هستند. این آموزش ها می تواند در برگیرنده راهبردهای گفت و گو، مصالحه، آگاهی یافتن از فوائد تفاوتهای فردی و اجتماعی، رشد ویژگیهای درونی پذیرش تفاوتها و آگاهی از تعارض های تهدید کننده حقوق انسانی ( مانند نژاد پرستی، تبعیض جنسی، برتربینی گروههای معین اجتماعی و فرهنگی و تعصبات فرقه گرایانه) و ضرورت مقابله با آنهاست.
از آنجا که شهروندی یک فرایند مر بوط به تمام عمر است. همه افراد در تمام طول زندگی خود نیازمند آموزشهای متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند. دانش آموزان نیز نیازمند آن هستند که در زمینه های اخلاقی، رشد اجتماعی و دانش و درک درست از جهان آموزش ببینند، در تمام تصمیم گیریهای مربوط به خودشان در خانه و مدرسه و جامعه مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند، به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان قرار گیرند (لطف آبادی،1385).
آموزش و پرورش باید به کودکان و نوجوانان کمک کنند تا شهروندانی مسئول، مشارکت کنندگانی فعال در امور زندگی اجتماعی و فرهنگی، یادگیرندگانی موفق و علاقه مند و افرادی متکی به خود و قابل اعتماد بار آیند. وقتی که دانش آموزان به سن نوجوانی و جوانی می رسند مدرسه باید به آنان بیاموزد که چگونه یک زندگی مستقل برای خود ایجاد کنند و علاوه بر مهارتهای ضروری، مشاوره و آموزش لازم در زمینه ادامه تحصیلات، پیدا کردن شغل، استقلال یافتن از خانواده، مدیریت امور مالی خود و آشنایی با قوانین و برقراری ارتباط با ادارات و مسئولان دولتی به آنان آموزش دهد. نوجوانان و جوانان نیازمند ترکیب پیچیده ای از شایستگیهای فکری و رفتاری و مهارت های گوناگون نظری و عملی برای آغاز زندگی مستقل خود هستند و مدرسه باید نقش خود در کمک به آنان را در این امور پیچیده ایفا کند تا بتوانند به زندگی اجتماعی وارد شوند و نقش مستقل خود به عنوان یک شهروند مسئول را ایفا کنند. ادامه مطلب...



 

ضرورت آموزش حقوق شهروندی در مدارس

بخش اول

یونس‌ رومیانی،پروانه‌ ولوی و وحیده نصاری 

واژه شهروند معادل واژه انگلیسی Citizenاست که در آن واحد می تواند دارای دو مفهوم باشد. نخست مفهومی که دارای یک منشا تاریخی است، یعنی زمانی که انقلاب های سیاسی بورژوازی در قرن نوزدهم اتفاق افتاد و دولت های جدیدی به وجود آمدند که مدعی شدند مشروعیت خود را دیگر نه همچون دولت های گذشته از بالا( از کلیسا یا از اشرافیت) بلکه از پایین یعنی از «مردم» یا «ملت» می گیرند. از این زمان شهروند به معنی واحد تشکیل دهنده مردم یا ملت است. در این معنا شهروند یک مفهوم کاملا سیاسی و حقوقی است که در قوانین تمام دولت های ملی به آن اشاره شده است. این واحد اجتماعی بر اساس گروهی از قراردادهای اجتماعی یا همان قوانین گوناگونی که در حوزه های
مختلف زندگی وجود دارد با دولت پیوند می خورد. مفهوم شهروند معنای دیگری نیز دارد که این معنا بیشتر در کشور ما (ایران) رایج است. در این معنا، به هر یک از ساکنان شهر می توان شهروند گفت زیرا در چارچوب حقوقی و سیاسی     ادامه مطلب...

گرایش های قومی ، نمی تواند خستگی و پژمردگی شهر را بزاید 

 

 

 

با توجه به موضوع داغ این روزهای نامزدهای انتخابات شورای اسلامی شهر که در فضای مجازی و در عموم شاهد آن هستیم خالی از لطف نیست که در این باره به بحث پرداخته شود. سوالات بسیاری به اذهان خطور می کند.  نگاهی به اسامی که میندازم بدین فکر می کنم که تا چه حد این افراد به هدف و آینده شهر فکر می کنند؟ گذشته شورای شهر چگونه بوده، در حال حاضر چه پیشرفتی را دیده اید و آینده را می خواهند چگونه رقم بزنند؟ آیا موج عظیم اسامی با مدارک تحصیلی بالا؛ نشان از موفقیت آینده شورای شهر دارد؟

 

 

یکی از شرایطی که یک نامزد انتخاباتی باید داشته باشد، مدیریت است. مدیریت تنها علم نیست بلکه در کنار علم و تخصص مدیریتی، عمل و پیاده کردن آن علم می باشد. فرد باید دارای قدرت برنامه ریزی، نظارت، هدایت و هماهنگی باشد. قاطعیت درکار و ذهنی خلاق، برنامه ریز و آینده نگر داشته باشد.

 

اعضای شورا باید استراتژی هایی را بتوانند پیاده کنند که مجموعه آن شهر بدان نیاز دارد. یعنی دارای تفکر استراتژی محور باشد. شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای موجود، یکی از مراحلی است که پیشرفت قطعی را بدنبال دارد. زمانی که توانست این نقاط راشناسایی کند، می تواند نقاط ضعف را قوت بخشد و از تهدیدها، فرصت بسازد.

 

متاسفانه اکثر افراد( نه همه) که روی کار می آیند، علم مدیریت و برنامه ریزی را نمی دانند یا برای مطالعه این علم اثرگذار تلاش نکرده اند.

 

جوان گرایی بسیار خوب است ولی همگام با جوان گرایی باید تجربه باشد ادامه مطلب...

شهر نظرآباد مدیریت شهری کارآمدمی خواهد

بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اداره امور کشور باید به اتکای آراء عمومی انجام شود .

 همان طور که قانون اساسی مقرر نموده است مداخله سیستم در حکومت از طریق ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و شوراهای کشور تحقق مییابد بنابراین نهادهای حکومتی را نهادهای اعمال حق حاکمیت ملی می‌نامند.
 
    1-
اصل هفتم:طبق دستور قرآن کریم «و امرهم شوری بینهم»، «و شاورهم فی الامر» مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها از ارکان تصمیم‌گیری و اداره امور کشورند. طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را این قانون معین می‌کند.


    2-
اصل یکصدم:برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر یا استان صورت می‌گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می‌کنند. شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد، قانون معین می‌کند.


    3-
اصل یکصد و یکم:به منظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در برنامه‌های عمرانی و رفاهی استان‌ها و نظارت بر اجرای هماهنگ آن، شورای عالی استان‌ها مرکب از نمایندگان شوراهای استان‌ها تشکیل می‌شود. نحوه تشکیل و وظایف این شورا را قانون معین می‌کند.


    4-
اصل یکصد و دوم:شورای عالی استان‌ها حق دارد در حدود وظایف خود طرح‌هایی تهیه و مستقیماً یا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کند. این طرح‌ها باید در مجلس مورد بررسی قرار گیرد.


    5-
اصل یکصد و سوم:استانداران، فرمانداران و سایر مقامات کشوری که از طرف دولت تعیین می‌شوند در حدود اختیارات شوراها ملزم به رعایت تصمیمات آنها هستند.  (تصمیمات شوراها نباید مخالف موازین اسلامی و قوانین کشور باشد.)

 

    6- اصل یکصد و ششم:انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظایف قانونی ممکن نیست و مرجع تشخیص انحراف و ترتیب انحلال شوراها و طرز تشکیل مجدد آنها را قانون معین می‌کند. شورا در صورت اعتراض به انحلال حق دارد به دادگاه صالح شکایت کند و دادگاه موظف است خارج از نوبت به آن رسیدگی کند. ادامه مطلب...

روابط شوراها و شهرداری ها
ارتباط شورای شهر با شهرداری یک ارتباط موثر و کاملا غیر مستقیم است، به همین لحظ قانونگذار در ماده 74 قانون شوراها مصوب 1375، مقرر نموده است که شورا و یا هر یک از اعضا حق ندارند در نصب و عزل کارکنان شهرداری مداخله کنند و یا به آنها دستور دهند. بنابراین ارتباط شورا با شهرداری با واسطه بوده و عامل این ارتباط، شخص شهردار می باشد. در قوانین ومقررات موجود بین وظایف شهردار و شهرداری تفکیک کاملا مشخصی وجود ندارد. بنا براین چون شهردار بالاترین مقام اجرایی است و تنها عامل ایجاد ارتباط شورا با شهرداری محسوب می شود، لذا مقنن درماده 73 قانون تشکیل شوراهای اسلامی مذکور به اعضای شورای اسلامی شهر این اختیار را داده است که شهردار را در قبال عملکرد خود یا عملیات شهرداری ،مورد تذکر،سوال و استیضاح قرار دهند. رابطه شهرداری با شورای شهر، از جنجالی ترین و حساس ترین مراحل انجام وظایف شهردار است. این مساله بویژه در شهرهای کشور ما که ما مردم هنوز در سطح گسترده ای عادت به شرکت در امور محلی نکرده اند، یکی از مشکلات عمده شهرداری ها را تشکیل می دهد. چون اکثریت مردم شهر با زندگی شهری و مقررات اداره شهر، که بدست شهرداری ها تحقق می پذیرد، انس نگرفته اند؛ هنوز از علت واقعی پیدایش "سازمان پیدایش" در پهنه شهرها آگاهی نیافته اند، حتی افراد بصیر و وارد به مسائل کمتر به چشم می خورند. شهرداری، قوه اجرایی شهر است؛ زیرا کلیه مصوبات شورای شهر را به موجب قانون به اجرا در می آورد. ورای شهر که اعضای آن از طرف مردم محلات و یا مناطق موجود در شهر انتخاب گردیده اند، عهده دار تعیین هدف و تنظیم خط مشی سازمان شهرداری بوده و دستگاه اداری شهرداری، مسئول انجام وظایف و رسیدن به هدف های است که از طرف نمایندگان مردم تعیین شده است. در سازمان های مدرن شهرداری، شهردار مانند پلی در حد فاصل بین قوه مقننه یا شورای شهر وسازمان اداری شهرداری که تصمیمات قوه قانون گذاری و شورای شهر را به موقع اجرا می کنند، قرار گرفته است. توجه ویژه به کسب درآمد های پایدار برای شهرداری ها بسیار حائز اهمیت می باشد؛ چرا که وابستگی به درآمد های غیر پایدار، مشکلات عدیدهای را برای شهرداری ها و شهروندان ایجاد کرده است. با توجه به سهم قابل توجه عوارض محلی در بودجه شهرداری ها که امکان تغییر آن در اختیار شورای اسلامی شهر است، این شورا به عنوان مرجع تصویب بودجه شهرداری، نقش بسزایی در سیاست گذاری تامین مالی هزینه های شهرداری از محل عوارض پایداردارد. با توجه به این که ترکیب نامتناسب درآمدی شهرداری ها در شهرها، می تواند به اثرات نامطلوب می شود ، پیشنهاد می شود، اولویت کاری شورا های اسلامی شهر در دوره جدید، تغییر ساختار در آمدی شهرداریها گردد. نقش شورا ها در جلب مشارکت شهروندان در زمینه مشاوره و تصمیم گیری نسبت به مسائل شهر و حمایت شهروندان از برنامه های شهرداری و جلب همیاری آنها حایز اهمیت زیادی است. تشکیل کمیته های مشورتی در مجاورت شورای شهر برای تامین مشارکت هر چه بیشتر شهروندان درمشاوره وتصمیم گیری وتصمیم سازی های مربوط به اداره شهرو حل و فصل مسائل شهری و جلب همیاری مردم شهر و همچنین تامین سهولت و سرعت در تصمیم گیری های شورای شهر، بهتر است در جلب شورای شهر کمیسیونها یا کمیته های مرکب از تعدادی از شهروندان صاحب نظر در امور مختلف و مرتبط با هرموضوع تشکیل شود. کمیته های مذکور می توانند در زمینه های مختلف از قبیل برنامه و بودجه، امور مالی و اداری، طرح ریزی شهر و حفاظت از محیط زیست، زیبا سازی شهر و احداث و نگهداری فضای سبز عمومی، امور فنی و عمرانی و،...تشکیل شوند و می توان برای هرگروه متجانس از امور فوق یک کمیته در نظر گرفت. دبیر هر کمیته ممکن است از بین معاونان شهرداری یا مدیران یکی از واحد های سازمانی شهرداری تعیین می شود و واحد سازمانی زیر نظر او وظیفه دبیرخانه کمیته را انجام خواهد داد. نحوه نظارت شورای اسلامی شهر در امور شهرداری حسب مورد عبارت است از  : ادامه مطلب...

نظر

قدرتی به نام شورای شهر و سئوال های بی جواب 

 

آنچه در ذیل می آید یک نظریه صرفاً کارشناسی براساس واقعیات موجود می باشد و بیان آن به منزله نادیده گرفتن دستور دین و قانون اساسی و خدمات دلسوزانه و متعهدانه برخی از اعضاء شورای شهر در اقصی نقاط میهن عزیزمان نمی باشد.

 

با مقدمه فوق بنظرمی رسد قانونگذار وجود شورای اسلامی شهر و روستا را برای ایجاد زمینه های رفاه و آسایش، کاهش و کاستن از بوروکراسی اداری، تسهیل امور مردم بویژه شهرداری ها برای خدمات دهی بیشتر و بهتر پایه گذاری کرده است اما واقعاً اینک که در دوره چهارم شورا هستیم چقدر این قانونگذار محلی موفق بوده است؟

-آیا شکل گیری شوراها در کشور ضرورت داشت؟

-آیا نمی بایست قبل از راه اندازی؛ سازوکار و فرهنگ آن در جامعه نهادینه می گردید؟

-آیا با گذشت سه دوره از عمر آن نبایستی تجدید نظری اساسی صورت پذیرد؟

- آیا نبایستی نظر مردم و دستگاههای مرتبط با شوراها را جویا شد؟

ادامه مطلب...

نظر



 

آیا واقعاً اینترنت خانواده را نابود کرده؟

مولف : الکس کروتوسکی

مترجم : نجمه رمضانی

 

محققانی که از دورانِ پیش ازاینترنت، روی موضوع خانواده کار می‌کردند، پیش از این می‌گفتند که با رشدفردگرایی، زندگی خانوادگی رو به ضعف می‌رود. قبل از آمدن ایمیل، پیامک‌هایدائمی و فیس‌بوک، روند رو به رشدِ طلاق آغاز شد. آن‌وقت‌ها خانواده‌هاوعده‌های غذایی کمتری در کنار هم می‌خوردند. این مکر بزرگترهای عصر مدرناست که انگشت اتهام را سمتِ فناوری‌ای بگیرند که آن را درک نمی‌کنند و درنتیجه آن را مسئول رفتارهای نسل نو می‌دانند، رفتارهایی که نمی‌توانندکنترلش کنند.

گاردین ما محکوم به شکستیمرفقا. همان‌جور که نشسته‌اید و دارید به خاطرِ پرخوری‌های روزِ تعطیل آروغمی‌زنید و توی فیس‌بوک استتوس جدید می‌گذارید و متعجبانه مادربزرگتان رانگاه می‌کنید که می‌خواهد با کینکت1 رکوردِ شخصی‌اش را بزند و جِین کوچولوهم مدام آیپد جدیدش را توی چشمتان می‌کند. جامع? ما در حال فروپاشی است. درمرکز این سقوط، مقدس‌ترین واحد اجتماعی یعنی خانواده دارد زوال می‌یابد. وشما- بله شما- هم مسئول آنید

.

چرا؟ زیرا با روابطی که رویاینترنت با دوستان و آشنایانتان برقرار کرده‌اید، فعالانه با متهمی جانیهمدست شده‌اید، متهمی که به شکلی نظام‌مند توازن اجتماعیِ متزلزلی را بر هممی‌زند که نقط? تمایز ما از انسان‌های اولیه است. یک تیتر دیوانه‌وارمی‌گفت «اینترنت موجب مرگ می‌شود»، دیگری هم این‌طور بود: «اینترنتبچه‌هایمان را معتاد کُدها کرده!» شما همان‌جا نشسته‌اید، توییت می‌کنید وخبر ندارید که آن فلوت‌زنِ افسون‌گر2 دارد می‌آید تا خانواده‌تان را بفرستدقعرِ دره.

خدایا، بس کنید. افول خانواد?سنتی از همان زمانی مطرح بود که قابیلِ روانی به خاطر ارث پدری برادرش،هابیل، را کشت و هملت، نخستین نمون? افراطی آدم‌های احساساتی، با کینه وسردی روی صحنه به مادرش زخم زبان زد که پدرش را او مسموم کرده. در 60 سالگذشته، نقش آن فلوت‌زن را جیمز دینِ3 گروه بیتلز، با موهای وزوزی و نوجوانیهمیشگی‌اش، جیمی پیج4 هوسران، ماریو5، قارچ‌خورِ خیکی و مریلین منسونِ6شیطان‌پرست بازی کرده‌اند. حالا که به قرن بیست‌و‌یک رسیده‌ایم، آن فلوت‌زنشده است دانشجوی بدشناسِ ترک‌تحصیلی هاروارد یعنی مارک زاکربرگ. بگوییدکجایش بد است؛ راستش را بخواهید، من که فکر می‌کنم وضعمان خیلی هم خوب است.

محققانی که از دورانِ پیش ازاینترنت، روی موضوع خانواده کار می‌کردند، پیش از این می‌گفتند که با رشدفردگرایی، زندگی خانوادگی رو به ضعف می‌رود. قبل از آمدن ایمیل، پیامک‌هایدائمی و فیس‌بوک، روند رو به رشدِ طلاق آغاز شد. آن‌وقت‌ها خانواده‌هاوعده‌های غذایی کمتری در کنار هم می‌خوردند. این مکر بزرگترهای عصر مدرناست که انگشت اتهام را سمتِ فناوری‌ای بگیرند که آن را درک نمی‌کنند و درنتیجه آن را مسئول رفتارهای نسل نو می‌دانند، رفتارهایی که نمی‌توانندکنترلش کنند.

صدای اعتراضتان را می‌شنوم: «آخه، آخه، آخه، پس بچه‌ها چی؟ اون‌ها تو اینترنت کارهای بد یاد می‌گیرندرست است اما قبلاً هم توی خیابان ول می‌گشتند و آنجا هم کارهای بد یادمی‌گرفتند. حالا که ما این قدر در زندگی واقعی از یکدیگر می‌ترسیم که درخان? بغلی را نمی‌زنیم تا یک فنجان شکر بگیریم، نکند طرف تفنگ داشته باشدیا بچه‌باز باشد، اینترنت تنها راه ماست برای بیرون رفتن از قفس‌هایطلاکاری‌شده‌مان و در مقایسه با بقی? نقشه‌های فرار، روش خیلی مناسبی هممحسوب می‌شود.

اینترنت خانواده را از بیننمی‌برد؛ اگر هم کاری کند، نجات خانواده است. ما در دنیایی زندگی می‌کنیمکه به شکل فزاینده‌ای گذرا است، دنیایی که نیاز به گذران زندگی، در هم?کشورها، مهاجرت دست‌جمعی افراد به مراکز شهری را افزایش داده است. بچه‌هااز والدین خود جدا شده‌اند، خواهر و برادرها از هم دور افتاده‌اند ولیاینترنت ابزارهایی به ما می‌دهد که ارتباط را آسان می‌کنند .

ادامه مطلب...

 

  انتصاب مدیران پروازی را متوقف کنید

 

بسیاری اوقات، در محافل مختلف، بحث می‌شود که مدیر باید بومی باشد یا غیر بومی؟! عده‌ای فوری پاسخ می‌دهند که قطعاً مدیر باید بومی باشد؛ زیرا، هم با منطقه آشناست، هم دلش به حال استانش می‌سوزد و در آبادانی شهر و استانش بیشتر می‌کوشد تا چهره محرومیت را از آن بزداید.

در پاسخ فوق، سه نکته اساسی وجود دارد؛

1. آشنایی با حوزه کاری؛

2. آشنایی با منطقه؛

3. دلسوزی و وجدان کاری؛

ادامه مطلب...